رابطه بین کیفیت سود و دوره تصدی مدیرعامل

نویسندگان

1 استاد گروه حسابداری دانشگاه مازندران

2 کارشناس ارشد حسابداری دانشگاه مازندران

چکیده

هدف این تحقیق بررسی رابطه بین کیفیت سود و دوره تصدی مدیرعامل در شرکت‌های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می­باشد. برای آزمون فرضیه‌ها، از مدل اقلام تعهدی بال و شیواکومار (2008) و همچنین مدل باسو (1997) استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل83 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در طی دوره زمانی 89- 83 بود. یافته­های پژوهش نشان می­دهد مدیران عامل با دوره تصدی بلندمدت در مقایسه با مدیران عامل با دوره تصدی کوتاه مدت گزارشگری جسورانه‌تری دارند. به علاوه مدیران عامل با دوره تصدی بلند مدت در نیمه اول دوره تصدی خود در مقایسه با نیمه دوم، گزارشگری محافظه‌کارانه‌تری دارند. 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Earnings Quality and CEO Tenure

نویسندگان [English]

  • AHMAD AHMADPOR 1
  • ESMAT ESABAT TABARI 2
  • MEYSAM TALEBTABAR 2
چکیده [English]

This study is aimed to examine the relation between earning quality and CEO Tenure of 83 firms listed in the Tehran Stock Exchange during 2004-2009. To test the hypothesis, Bal & shivakumar model of accruals as well as Basu model have been used. Findings show that CEOs with long tenures report have more aggressive reporting than CEOs with short tenures. These results suggest that CEOs with long tenures have more conservative reporting in the first half of their tenure than in the latter half.

کلیدواژه‌ها [English]

  • conservatism
  • earning Quality
  • CEO Tenure

مقدمه

در سال‌های اخیر و به دنبال رسوائی‌های مالی تعدادی از شرکت‌های بزرگ، موضوع کیفیت سود، مورد توجه ویژه قرار گرفته است (شورورزی، نیکومرام، 1389). تحلیل‌گران مالی و‌ سرمایه‌گذاران در تعیین جریان‌های نقدی آتی تنها به رقم سود حسابداری به عنوان تنها شاخص تعیین کننده توجه نمی‌کنند، بلکه برای آن‌ها پایداری و تکرارپذیر بودن سود گزارش شده نیز بسیار مهم است. آن‌ها بیشتر از رقم نهایی سود، به اقلام تشکیل سود واقعی، سودمندی در پیش‌بینی سود آتی و همچنین به ثبات، پایداری و عدم تغییرپذیری سود گزارش شده اشاره دارد (کریمی، صادقی، 1389). براساس تحقیقات انجام شده از جمله تحقیقات دیچو و دچو یکی از عوامل تأثیرگذار بر کیفیت سود، کیفیت اقلام تعهدی است؛ لذا هر چه کیفیت دهنده آن توجه می‌کنند (کردستانی، مجدی، 1386). کیفیت سود، از جنبه‌های با اهمیت ارزیابی سلامت مالی شرکت هاست که به توانایی سود گزارش شده در انعکاس اقلام تعهدی بیشتر باشد، کیفیت سود نیز بیشتر خواهد بود. اقلام تعهدی تفاوت بین سود حسابداری و جریانات نقدی عملیاتی را نشان می‌دهد. با افزایش اقلام تعهدی، سود بر جریان نقدی فزونی می‌یابد. بخشی از این تفاوت، ناشی از اعمال نظر مدیریت در بکارگیری رویه‌های حسابداری است که چه موقع و چه مقدار درآمد و هزینه شناسایی شود. هنگامی که در شرکتی بخشی از اقلام تعهدی جاری، در بخش عملیاتی صورت جریان وجوه نقد منعکس نشود، کیفیت اقلام تعهدی کاهش یافته و در نتیجه ریسک اطلاعات افزایش و ارزش شرکت کاهش خواهد یافت (فروغی، نوشین، 1390). اختیار عمل مدیران در بکارگیری اصول تحقق و تطابق و استفاده از برآورد و پیش‌بینی، از جمله عواملی است که کیفیت سود را تحت تأثیر قرار می‌دهد. از یک طرف به دلیل آگاهی بیشتر آن‌ها از شرکت، انتظار می‌رود به گونه‌ای اطلاعات تهیه و ارائه شود که وضعیت شرکت را به بهترین نحو منعکس کند؛ از طرف دیگر ممکن است بنا به دلایلی نظیر ابقا در شرکت، دریافت پاداش و سایر عوامل، مدیر خواسته یا ناخواسته وضعیت شرکت را مطلوب جلوه دهد. بنابراین کیفیت سود شرکت‌ها تحت تأثیر مبانی گزارشگری و صلاحدید مدیران آن‌ها قرار می‌گیرد (اعتمادی و همکاران، 1388). هر چه سودها قابلیت اتکای کمتری داشته باشند، اطلاعات مفید کمتری ارائه می‌کنند (ایزدی نیا، نظرزاده، 1388).

مدیران عامل به شهرت و اعتبار خود علاقه مند می‌باشند و همین امر منجر به عملکرد محافظه‌کارانه آنان در ارتباط با گزارش زیان می‌گردد. از طرفی در ابتدای دوره تصدی، حتی در شرایط بد بازار، عملکرد نامناسب شرکت به حساب ضعف مدیرعامل گذاشته می‌شود. بنابراین در ابتدای دوره تصدی، مدیران عامل سعی می‌کنند عملکرد مناسبی از خود نشان دهند تا بدین ترتیب برای خود اعتبار بیافزایند. پس از اینکه مدیرعامل به شهرت و اعتبار دست یافت، سعی در حفظ شهرت خود دارد. از این رو شروع به گزارشگری محافظه‌کارانه می‌کنند یعنی شهرت وی، محرکی برای کاهش گزارشگری جسورانه می‌گردد؛ زیرا مدیرعاملی که شهرت وی بیشتر است اگر گزارشگری جسورانه اش فاش شود در مقایسه با یک مدیرعامل با شهرت و اعتبار پایین، بیشتر متضرر می‌گردد (ژانگ، 2099). هدف این مقاله، بررسی رابطه کیفیت سود و دوره تصدی مدیرعامل است.

پیشینه تحقیق

علی و زانگ(2013)، دریافتند سود به احتمال زیاد در ابتدای دوره تصدی مدیرعامل در مقایسه با دوره پایانی خدمت مدیرعامل بیشتر مورد اغراق قرار ­می­گیرد. این نتیجه‌گیری با این فرض سازگار است که مدیران عامل در ابتدای دوره تصدی خود در مقایسه با مابقی زمان خدمتشان برای بیش از حد نشان دادن سود انگیزه بیشتری دارند. آن­ها همچنین نشان دادند در مقایسه با سود در آخرین سال دوره تصدی مدیرعامل در مقایسه با مابقی سال‌های خدمتش به میزان بیشتری بیش از واقع نمایش داده می‌شود.

چوی و همکاران (2012)، رابطه بین مدیریت سود و جابجایی مدیرعامل را بررسی کردند. یافته­های تحقیق آن­ها نشان داد زمانی ­که مدیرعامل از روی اجبار جابجا می‌شود، مدیریت سود افزایش می‌یابد.

هانگ و همکاران (2012)، به بررسی رابطه بین سن مدیرعامل و کیفیت گزارشگری مالی پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد سن مدیرعامل با کیفیت گزارشگری مالی رابطه مثبت دارد.

فردریک برسکین و همکاران (2011) به بررسی تأثیرگذاری دوره تصدی و فاکتورهای مرتبط با مدیرعامل، بر نوآوری پرداختند. این تحقیق نشان داد دوره تصدی مدیرعامل بطور معناداری با کمیت و کیفیت نوآوری‌های آتی مرتبط است. همچنین نتایج حاکی از آن بود کمیت و کیفیت نوآوری‌ها بطور مستقیم با اطمینان بیش از حد به مدیرعامل و حق اختیار خرید سهام مرتبط می‌باشد.

نتایج حاصل از تحقیق وینینگ زانگ (2009)، نشان داد مدیرعامل با دوره تصدی بلندمدت در مقایسه با دوره تصدی کوتاه‌مدت، محافظه‌کارانه‌تر عمل می‌کند؛ به علاوه، ریسک گزارش مدیرعامل با دوره تصدی بلند مدت در نیمه دوم دوره تصدی در مقایسه با نیمه اول، کمتر است. گرچه مدیرعامل با دوره تصدی بلند مدت در سال آخر سال‌های قبل، ریسک پذیری بیشتری در ارائه گزارش خود دارد بدین معنا که جسورانه‌تر گزارش می‌کند زیرا در مقایسه با حفظ شهرت خود در سال آخر دوره تصدی، نگران نیست.

سونالی هازاریکا و همکاران (2009)، به مطالعه رابطه حاکمیت شرکتی داخلی، جابجایی مدیرعامل و مدیریت سود پرداختند. آن‌ها دریافتند سرعت جابجایی اجباری مدیرعامل، مستقیماً با مدیریت سود مرتبط است؛ محققین نتیجه گرفتند حداقل تعدادی از اعضای هیأت مدیره، قبل از پیامدهای گزاف ناشی از مدیریت سود اقدام به تأدیب مدیرانی می‌کنند که مدیریت جسورانه سود دارند. این تفسیر با این دیدگاه که حاکمیت داخلی در جهت حل مسائل نمایندگی مدیر دارد سازگار می‌باشد.

پیتر دیمرجیان و همکاران (2006)، به مطالعه رابطه بین توانایی مدیریتی و کیفیت سود پرداختند. نتایج تحقیق آن­ها نشان داد بین توانایی مدیریت و کیفیت سود­ رابطه مستقیم وجود دارد. یافته­های تحقیق با این فرض سازگار است که مدیران با توانایی بالاتر در برآورد تعهدات تواناتر هستند.

چریستو کارونا (2006)، به بررسی رابطه بین شهرت مدیرعامل و قدرت حاکمیت شرکتی پرداخت و نتایج نشان داد رابطه معکوسی بین اعتبار و شهرت مدیرعامل با قدرت حاکمیت شرکتی برقرار است.

الاک قاش و دوچال مون (2005)، به مطالعه ارتباط بین دوره تصدی مدیرعامل و قدرت مدیریت پرداختند. آن‌ها از حسابداری تعهدی و تغییرپذیری سود به عنوان نماینده‌ای برای مدیریت سود استفاده کردند و دریافتند دوره تصدی مدیرعامل، ارتباط مثبتی با مدیریت سود دارد.

فرانسیس و همکاران (2004)، به بررسی رابطه بین شهرت مدیرعامل و کیفیت سود پرداختند. یافته­های تحقیق آن­ها نشان داد بین شهرت مدیر عامل و کیفیت سود رابطه معکوس وجود دارد.

آقایی، اعتمادی، آذر و چالاکی (1388) به بررسی ویژگی‌های حاکمیت شرکتی و محتوای اطلاعاتی سود با تأکید بر نقش مدیریت سود در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. یافته‌های پژوهش نشان داد مالکیت نهادی و استقلال هیأت مدیره رابطه قوی‌تری با محتوای اطلاعاتی سود در شرکت‌های با انگیزه مدیریت سود بالا در مقایسه با شرکت‌های با انگیزه مدیریت سود پایین دارد. همچنین از نظر سهامداران سایر ویژگی‌های حاکمیت شرکتی (تمرکز مالکیت، نفوذ مدیرعامل، دوگانگی وظیفه مدیرعامل، اندازه هیأت مدیره، اتکاء بر بدهی و مدت زمان تصدی مدیرعامل در هیأت مدیره) تأثیری در بهبود محتوای اطلاعاتی سود چه در زمان وجود انگیزه مدیریت سود بالا و چه در زمان وجود انگیزه مدیریت سود پایین نداشتند.

فرضیه‌های تحقیق

گیبونز و میورفی (1992) نشان دادند بازار از توانایی مدیریت در ابتدای دوره تصدیش ناآگاه است. فاما (1980) و هالمسترون (1982) اشاره کردند بازار بوسیله عملکرد گذشته و جاری مدیرعامل توانایی او را مورد ارزیابی قرار می­دهد. از این رو، مدیران عامل سعی شهرت آفرینی دارند، به ویژه مدیران عامل با دوره تصدی کوتاه­تر انگیزه بیشتری برای گزارش عملکرد خوب دارند. بنابراین، اگر عملکرد صحیح برای یک دوره معین پایین باشد، مدیران عامل با دوره تصدی کوتاه عملکردشان را از طریق گزارشگری جسورانه بالا می­برند. اگر مدیران عامل از میزان توانا­یی شان در مقایسه با هم رده­های خود آگاه باشند، و به احتمال بیشتری می­توانند در بلندمدت عملکرد خوبی داشته باشند (ژانگ، 2009). بنابراین، فرضیه­های پژوهش به صورت زیر بیان می­شوند:

فرضیه 1: مدیرعاملی با دوره تصدی بلندتر در مقایسه با مدیرعاملی با دوره تصدی کوتاه‌تر، محافظه‌کارتر است.

فرضیه 2: مدیرعاملی با دوره تصدی بلندمدت در نیمه دوم دوره تصدی در مقایسه با نیمه اول، محافظه­کاری کمتری دارد.

برای آزمون فرضیه یک از مدل اقلام تعهدی بال و شیواکومار و برای آزمون فرضیه دو از مدل باسو استفاده شده است.

جامعه و نمونه آماری پژوهش

جامعه آماری پژوهش، شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار است و شرکت نمونه با لحاظ شرایط زیر انتخاب شدند:

  1. پایان سال مالی آن‌ها 29 اسفند باشد.
  2. جزء شرکت‌های مالی (مثل بانک‌ها، موسسات بیمه) و شرکت‌های‌ سرمایه‌گذاری نباشند.

1-   قبل از سال 1380 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرش شده باشند.

2-   در طی دوره بررسی تغییر سال مالی نداده باشند.

3-   حسابرسی شده و غیرتلفیقی باشند.

با توجه شرایط یاد شده تعداد 83 شرکت در دوره زمانی 89-1383 انتخاب شدند.

با استفاده از نرم افزار تحلیل داده‌ها انجام شده است.

روش پژوهش

این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی رگرسیونی است.

معادله (1)

جهت آزمون فرضیه اول از مدل توسعه یافته بال و شیواکومار (2008) به شرح زیر استفاده شد: (ژانگ، 2009)

ACCit = α0 + α1CFOit + α2CHSALESit + α3FASSETit + α4DCFOit + α5DCFOit × CFOit + α6TENRit + α7TENRit × CFOit + α8TENRit × CHSALESit + α9TENRit × FASSETit + α10TENRit × DCFOit + α11TENRit × DCFOit × CFOit + α12LFIRMAGEit + α13LFIRMAGEit × CFOit + α14LFIRMAGEit × CHSALESit + α15LFIRMAGEit × FASSETit + α16LFIRMAGEit × DCFOit + α17LFIRMAGEit × DCFOit × CFOit + α18INSTit-1 + α19INSTit-1 × CFOit + α20INSTit-1 × CHSALESit + α21INSTit-1 × FASSETit + α22INSTit-1 × DCFOit + α23INSTit-1 × DCFOit × CFOit + εit

ACC: اقلام تعهدی در سال t، که به وسیله سود قبل از اقلام غیرعادی منهای جریان نقدی ناشی از عملیات محاسبه می‌شود.

CFO: جریان نقدی ناشی از عملیات در سال t.

DCFO: متغیر مجازی است؛ اگر CFO کوچکتر از صفر باشد برابر یک، در غیراین صورت برابر صفر است.

CHSALES: برابر است با تغییر درآمد در سال t

FASSET:  دارایی ناخالص، اثاثیه، تجهیزات و ماشین آلات در سال t

INST: نشان دهنده سرمایه­گذاران نهادی است که برابر است با سهام متعلق به بانک‌ها، بیمه‌ها، نهادهای مالی، شرکت‌های هلدینگ، سازمان‌ها، نهادها و شرکت‌های دولتی.

TENR: سال‌های دوره تصدی مدیرعامل.

LFIRMAGE: لگاریتم طبیعی عمر شرکت.

در این مدل، ضریب مثبتTENR × DCFO × CFO (11α) نشان می‌دهد مدیرعاملی با دوره تصدی بلندمدت در مقایسه با مدیرعامل با دوره تصدی کوتاه‌مدت، در گزارشگری محافظه‌کارتر است و اگر این ضریب منفی به دست آید، عکس این مطلب صادق است.

معادله (2)

برای آزمون فرضیه دوم پژوهش، از مدل توسعه یافته باسو (1997) به شرح زیر استفاده شد: (ژانگ، 2009)

 

NIit = α0 + α1NEGit + α2RETit + α3RETit × NEGit + α4LATTERit + α5LATTERit × NEGit + α6LATTERit × RETit + α7LATTERit × RETit × NEGit + α8MTBit-1 + α9MTBit-1 × NEGit + α10MTBit-1 × RETit + α11MTBit-1 × RETit × NEGit + α12LEVit-1 + α13LEVit-1 × NEGit + α14LEVit-1 × RETit + α15LEVit-1 × RETit × NEGit + α16SIZEit-1 + α17SIZEit-1 × NEGit + α18SIZEit-1 × RETit + α19SIZEit-1 × RETit × NEGit + α20TRENDt + α21TRENDt × NEGit + α22TRENDt × RETit + α23TRENDt × RETit × NEGit + εit

NI: سودخالص سال t قبل از اقلام غیرعادی.

RET: بازده سالانه در دوره سه ماه بعد از پایان سال مالی (1-t) تا سه ماه بعد از پایان سال مالی t.

NEG: متغیر مجازی است، اگر RET منفی باشد برابر یک در غیراین صورت صفر می‌باشد.

MTB: نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری در ابتدای سال مالی.

 LEV: نسبت کل بدهی به کل  دارایی در ابتدای سال مالی

SIZE: متغیر مجازی است، برابر است با لگاریتم طبیعی مجموع  دارایی ها

LATTER: برای نیمه دوم دوره تصدی مدیرعامل برابر یک در غیراینصورت برابرصفر.

TREND: سال مورد بررسی منهای 82.

در این مدل ضریب مثبت LATTER × RET × NEG (7α) نشان می‌دهد مدیران عامل در نیمه دوم دوره تصدی خود در مقایسه با نیمه اول، محافظه‌کارترند و اگر این ضریب منفی باشد، عکس این مطلب صادق است.

روش آزمون فرضیات

در این پژوهش از داده­های تلفیقی و مدل رگرسیون داده­های ترکیبی استفاده شده است. جهت بررسی معنادار بودن الگوها، آزمون‌های آماری T، آزمون F، 2R (ضریب تعیین تعدیل شده) به کار رفتند. جهت بررسی خود همبستگی از آزمون دوربین واتسون استفاده شد که نتایج بیانگر وجود خودهمبستگی در داده­‌ها بود و برای رفع این مشکل از روش AR بهره گرفته شد. اطلاعات مورد نیاز شرکت‌ها از بانک اطلاعاتی تدبیر پرداز و سایت رسمی بورس اوراق بهادار گردآوری شد. سپس داده‌ها با استفاده از نرم افزار اکسل مرتب و به کمک نرم افزار eviews تحلیل شد.

یافته‌های پژوهش

آمار توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش در نگاره شماره 1 ارائه شده است. بر این اساس، در دوره مورد بررسی به طور میانگین 75 درصد سهام شرکت در اختیار سهامدارن عمده قرار دارد؛ متوسط اندازه شرکت‌ها برابر 67/26 و متوسط جریان وجوه نقد ناشی از عملیات برابر 299117 است. به علاوه، متوسط بدهی. شرکت هایی که نشان میدهد آن‌ها به میزان زیادی بر اعتبارت تکیه می‌کنند، 67% است.

نگاره (1): متغیرهای پژوهش

 کمیت آماری

متغیر

میانگین

مینیمم

ماکزیمم

انحراف معیار

TENR

41/3

1

9

18/2

INST

57/73

0

100

13/20

RET

          17/1

0

52/5

59/0

MTB

93/776

61/2043-

13443

1675

SIZE

67/26

90/23

44/30

37/1

LFIRMAGE

81/37

9

57

52/9

NI

200886

564468-

4832017

498803

LEV

664/0

156/0

08/2

187/0

FASSET

511094

610

27096680

1889929

CHSALES

205411

3074688-

19305885

1257079

CFO

299117

251902-

10865672

1005114

DCFO

048/0

0

1

661644

ACC

101774-

8387663-

591729

312/0

نتایج آزمون فرضیه اول:

نتایج آزمون فرضیه اول در نگاره (2) ارائه شده است. بر این اساس، ضریبTENR × DCFO × CFO (11α) منفی است بدین معنا مدیرعاملی با دوره تصدی بلند مدت در مقایسه با مدیرعامل با دوره تصدی کوتاه مدت، در گزارشگری خود، جسورانه‌تر رفتار می‌کند؛      معناداری این ضریب برابر با 0961/0مربوط این که بر معناداری آن در سطح اطمینان 90% دلالت می‌کند. R2 تعدیل شده مدل، نشان می‌دهد حدود 88% از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل تبیین می‌شود؛ آماره F نیز (65/34)، بیانگر آن است مدل در سطح 99 درصد معنادار است. مقدار آماره دوربین واتسون نیز به میزان 87/1، نشان از عدم خودهمبستگی بین باقی­مانده­ها دارد.

نگاره (2): نتایج فرضیه اول

متغیر

ضریب

آماره t

معناداری

CFO

2118/0

0261/1

3055/0

CHSALES

4625/0

9558/5

0000/0

FASSET

2004/0

9368/1

0535/0

DCFO

3/236394

3717/1

1709/0

DCFO × CFO

7853/7

8259/0

4094/0

TENR

4314/403

7296/0

4661/0

TENR× CFO

0180/0

4091/2

0165/0

TENR × CHSALES

0140/0 -

0457/4 -

0001/0

TENR× FASSET

0023/0 -

5943/0 -

5526/0

TENR× DCFO

854/8775 -

9856/1 -

0478/0

TENR × DCFO × CFO

3138/0 -

4937/1 -

0961/0

LFIRMAGE

276/1566

6525/3

0003/0

LFIRMAGE × CFO

0057/0

9067/1

0573/0

LFIRMAGE × CHSALES

0113/0 -

4796/8 -

0000/0

LFIRMAGE × FASSET

0048/0 -

3881/3 -

0008/0

LFIRMAGE × DCFO

972/4274 -

8789/1 -

0610/0

LFIRMAGE × DCFO × CFO

0018/0

0122/0

9903/0

INST

99/866

0139/3

0027/0

INST × CFO

0081/0 -

7856/4 -

0000/0

INST× CHSALES

0006/0 -

0580/1 -

2907/0

INST × FASSET

1405/5 -

0584/0 -

9535/0

INST × DCFO

8291/454 -

3548/0 -

7229/0

INST× DCFO × CFO

0695/0 -

4991/1 -

1346/0

آماره F

6498/34

آماره دوربین واتسون

8742/1

Prob (F-statistic(

0000/0

2 Rتعدیل شده

8769/0

 

 

 

نتایج آزمون فرضیه دوم:

نتایج آزمون این فرضیه در نگاره (3) ارائه شده است.

نگاره (3): نتایج فرضیه دوم

متغیر

ضریب

آماره t

معناداری

NEG

3224/0 -

4440/0 -

6573/0

RET

1128/0

7342/0

4634/0

RET × NEG

3514/0

4300/0

6675/0

LATTER

0006/0 -

0814/0 -

9352/0

LATTER × NEG

1281/0

0840/3

0022/0

LATTER × RET

0030/0 -

4480/0 -

6544/0

LATTER × RET × NEG

1554/0 -

1381/3 -

0019/0

MTB

3506/4

6111/0

5416/0

MTB × NEG

6106/1 -

0699/0 -

9443/0

MTB × RET

0706/2 -

6089/0 -

5430/0

MTB × RET × NEG

0306/5 -

1919/0 -

8479/0

LEV

0137/0

3179/0

7508/0

LEV × NEG

1953/0

3413/1

1808/0

LEV × RET

0165/0

5244/0

6004/0

LEV × RET × NEG

2475/0 -

4689/1 -

1429/0

SIZE

0185/0 -

6282/1 -

1054/0

SIZE × NEG

0019/0

0681/0

9457/0

SIZE × RET

0044/0 -

7900/0 -

4301/0

SIZE × RET × NEG

0012/0

0384/0

9693/0

TREND

0036/0 -

9235/0 -

3564/0

TREND × NEG

0042/0

2337/0

8153/0

TREND × RET

0004/0 -

1588/0 -

8739/0

TREND × RET × NEG

0151/0 -

4534/0 -

4518/0

آماره F

3383/34

آماره دوربین واتسون

1175/2

Prob (F-statistic(

0000/0

2 Rتعدیل شده

8951/0

بر این اساس، ضریب LATTER × RET × NEG (7α) منفی است که نشان می‌دهد مدیران عامل در نیمه دوم دوره تصدی در مقایسه با نیمه اول، جسورانه‌تر رفتار می‌کنند، معناداری این ضریب هم برابر با 0019/0است که بر معنی داری آن در سطح اطمینان 99% دلالت می‌کند. R2 تعدیل شده مدل، حاکی از آن است که حدود 90% از تغییرات متغیر وابسته توسط این متغیرهای مستقل تبیین می‌شود؛ آماره F نیز (34/34)، تائید مدل در سطح معناداری 99 درصد را نشان می‌دهد. مقدار آماره دوربین واتسون نیز به میزان 12/2، بیانگر عدم خودهمبستگی بین باقی­مانده­ها است.

نتیجه‌گیری

در این تحقیق به بررسی رابطه بین کیفیت سود و دوره تصدی مدیرعامل شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شد. نتایج این تحقیق حاکی از آن است مدیران عامل با دوره تصدی بلندمدت در مقایسه با مدیران عامل با دوره تصدی کوتاه مدت گزارشگری جسورانه‌تری دارند. این نتیجه با این نظریه­ که مدیرعان عامل برای کسب شهرت انگیزه بیشتری برای متورم کردن سود در ابتدای دوره تصدیشان دارند، سازگار نیست. همچنین این تحقیق نشان می‌دهد، مدیرعامل با دوره تصدی بلندمدت در نیمه اول دوره تصدی محافظه‌کارانه‌تر عمل می‌نماید. نتایج حاصل از این تحقیق با یافته­های تحقیق وینیگ زانگ (2009) سازگار نیست، علت آن می‌تواند انگیزه مدیران عامل ایرانی به پنهان زیان بیش از اتمام دوره تصدی شان باشد، بدین ترتیب از اخراج اجتناب کرده و بتوانند مجددا تصدی خود را برای سال‌های بعد تمدید کنند. از طرف دیگر، یک مدیرعامل در سال پایانی دوره تصدی خود، محافظه­کارانه­تر گزارش می­کند زیرا چنانچه وی به جسورانه بودن گزارشگری خود در سال پایانی دوره تصدی­اش ادامه دهد، سرمایه‌گذاران آتی را در درک شرکت دچار مشکل می‌کند. بنابراین، به منظور حمایت از حقوق سهامداران اقلیت، افزایش قابلیت اتکای سود و کمک به توسعه و رشد بازار بورس، لازم است موضوع تصویب آیین نامه را برای شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار با در نظر گرفتن نتایج حاصل از تحقیقات انجام گرفته در خصوص موضوع دوره تصدی به عنوان نمونه­ای از حاکمیت شرکتی، در اولویت کاری شورای عالی بررسی و اوراق بهادار قرار گیرد. از طرفی دیگر، پیشنهاد می‌شود در تحقیق­های آتی رابطه بین دوره تصدی مدیرعامل و مدیریت سود و رابطه بین دوره تصدی مدیرعامل و حاکمیت شرکتی مورد بررسی قرار گیرد. 

ایزدی نیا ناصر، نظرزاده یاسر، (1388)، "ارتباط کیفیت سود و بازده سهام در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، مجله توسعه و سرمایه، ش1، پیاپی (3).
آقایی محمدعلی، اعتمادی حسین، آذر عادل، چالاکی پری، (1388)، "ویژگی‌های حاکمیت‌های شرکتی و محتوای اطلاعاتی سود در بورس اوراق بهادار تهران با تأکید بر نقش مدیریت سود"، فصلنامه علوم مدیریت ایران، ش 16، ص 53-27.
دستگیر محسن، رستگار مجید، (1390)، "بررسی رابطه بین کیفیت سود (پایداری سود)، اندازه اقلام تعهدی و بازده سهام با کیفیت اقلام تعهدی"، سال سوم، ش 1، پیاپی (7)، ص20-1.
شورورزی محمدرضا، نیکومرام هاشم، (پاییز89)، "ارائه مدلی برای ارزیابی کیفیت سود با استفاده از خصوصیات کیفی مفاهیم نظری گزارشگری مالی در ایران"، مجله تحقیقات حسابداری، سال دوم، ش7.
فروغی داریوش، احمدی نوشین، (بهار90)، "بررسی رابطه بین ترکیب سهامداران و کیفیت اقلام تعهدی در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، مجله تحقیقات حسابداری، سال دوم، ش5.
کردستانی غلامرضا، مجدی ضیاء الدین، (1386)، "بررسی رابطه بین ویژگی‌های کیفی سود و هزینه سرمایه سهام عادی"، بررسی‌های حسابداری و حسابرسی، سال14، ش 48، ص104-85.
کریمی فرزاد، صادقی محسن، (1389)، "محاسبه کیفیت سود بر اساس‌ سرمایه‌گذاری در  دارایی‌های سرمایه‌ای و نیروی کار ورابطه آن با پایداری سود در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، مجله پژوهش‌های حسابداری مالی، سال دوم، ش 1، پیاپی (3)، ص124-113.
Ali, A. and Zhang, W. (2013) , “CEO Tenure and Earnings Management “, http: // ssrn. com /abstract =2060119
Basu S. (1997) , " the Conservatism principle and the asymmetric timeliness of earnings ". Journal of accounting and economics; 24: 3-37.
Bereskin F, Hsuan Hsu P , (2011) , "CEO Turnover, CEO-related Factors, and Innovation Performance" ,http: //ssrn. com/abstract=1684329
Choi, J. , Kwak, Y, M. , and Choe, C. (2012) , “Earnings management surrounding CEO Turnover: evidence from Korea “,MPRA Paper No. 40629, posted 13.
Demerjian P, Lev B, McVay S, (2006) ," managerial ability & earnings Quality" , http: //pages. stern. nyu. edu.
Francis, J. , Huang, A. , Rajgopal, and Zang, A. (2004) , “ CEO Reputation and Earnings Quality “,www. researchgate. net.
Ghosh A andl Moon M, (2005) , "CEO Tenure, Managerial Power and Financial Reporting" ,, http: //www. lebow. drexel. edu.
Hazarika S, Karpoff J, Nahata R, (2009) , "Internal corporate governance, CEO turnover, and earnings management", http: //ssrn. com/abstract=157319.
Huang, H, W,. Green, E. , and Lee, C. (2012) , “CEO Age and Financial Reporting Quality “, Accounting Horizons: Vol. 26, No. 4, pp. 725-740.
Karuna,C. , (2006) , "CEO Reputation and Corporate Governance", http: //www. bschool. nus. edu.
Zhang ,W. , (2009) , "CEO Tenure and Earnings Quality" , http: //ssrn. com/abstract=1545941.