نویسندگان
1 دانشیار دانشگاه بین المللی امام خمینی
2 کارشناس ارشد حسابداری دانشگاه آزاد واحد قزوین
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Earnings conservatism is defined as the extent to which firms expected losses are reflected more timely than expected gains of a firm. Balance sheet conservatism shows values which are recognized in the market but not in the books. This conservatism is measured using market-to-book value ratio. It is essential to investigate the relation between earnings conservatism and balance sheet conservatism when one uses the earnings- returns relation to investigate cross-sectional or time-series differences in earnings conservatism. The sample consists of 80 firms for the period of 2005-2011. The results show that earnings are not conservative in all periods and there is a negative relation of earnings conservatism and accrual conservatism with balance sheet conservatism.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
این تحقیق رابطه محافظهکاری سود و محافظهکاری ترازنامه را بررسی میکند. محافظهکاری سود سبب میشود آن بخش از زیانهای موجود در سود، وقتی محتمل شد شناسایی شود، ولی شناسایی سود تا زمانی که تأییدپذیر نباشد به تعویق بیافتد. محافظهکاری موجب میشود به طور دائم ارزش دفتری خالص داراییها کمتر از ارزش بازاری آنها باشد. زمانی که جریانهای نقدی مورد انتظار کاهش مییابد داراییها و اقلام تعهدی بدهیها به حساب سود و زیان برده میشوند، ولی زمانی که جریانهای نقدی مورد انتظار افزایش مییابد، داراییها بیش از واقع و بدهیها کمتر از واقع ارزش گذاری نمیشوند. این هم رفتار محافظهکارانه است.
اول رابطه محافظهکاری سود با محافظهکاری ترازنامه یعنی آیا: شرکت هایی با درجه محافظهکاری ترازنامه پایین (به عبارت دیگر نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری کم) محافظهکاری سود بالاتری (به عبارت دیگر تفاوت مثبت بیشتر بین حساسیت سود به اخبار بد نسبت به اخبار خوب) را نسبت به شرکتهایی با درجه محافظهکاری بالاتر ترازنامه تجربه میکنند.
دوم، آیا اجزای تعهدی سود، در شرکت هایی با درجه محافظهکاری ترازنامه پایین، محافظهکارانهتر از شرکت هایی با درجه محافظهکاری ترازنامه بالا است؟
مبانی نظری
بیانیه مفهومی شماره 2 هیات تدوین استانداردهای حسابداری مالی محافظهکاری حسابداری را این گونه تعریف میکند« یک واکنش محتاطانه نسبت به تردیدها و تلاش برای نمایش این مطلب که عدم اطمینان و ریسکی که جزء لاینفک موقعیتهای تجاری میباشد به حد کافی مورد توجه قرار گرفته است » (FASB، 1982). در عمل محافظهکاری عمدتا به معنای آن است که حسابداران « هیچ سودی را پیشبینی نکنند، بلکه تمام زیانها را پیشبینی نمایند » (بلیس، 1924؛ واتز، 2003؛ کریستنسن و دمسکی، 2002). پیشبینی سود به معنای شناسایی سود قبل از زمانی است که ادعای قانونی مربوط به جریانهای نقدی ایجاد کننده این سودها وجود داشته باشد و درآمدها قابل اثبات باشند (واتز، 2003). محافظهکاری « تمایل حسابداران به تحصیل درجات بالاتری از تأییدپذیری جهت شناسایی اخبار خوبی چون سود نسبت به شناسایی اخبار بدی همچون زیان » میباشد (باسو، 1997). نمونه هایی از محافظهکاری در اصول پذیرفته شده حسابداری عبارت ازقاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار، هزینه کردن مخارج تحقیق و توسعه و مخارج تبلیغات، شناسایی ذخیره مزایای پایان خدمت وو آزمون کاهش ارزش سرقفلی، تاکید کمیسیون بورس اوراق بهادار بر رعایت اصول پذیرفته شده حسابداری، میزان محافظهکاری مشاهده شده در عمل را افزایش داده است.
پیشینه پژوهش
تحقیق پای، تورنتون و ولکر (2004) نشان داد برای کل دورهها سود محافظهکارانه و محافظهکاری سود و اقلام تعهدی با محافظهکاری ترازنامه رابطه منفی دارد؛ همچنین محافظهکاری جریانهای نقدی عملیاتی با محافظهکاری ترازنامه رابطه معنی داری ندارد.
نتایج تحقیق گیولی و هاین (2000) حاکی از آن است که محافظهکاری سود و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری هر دو به طور کلی در دهههای اخیر افزایش یافتند اما از وجود رابطه منفی بین محافظهکاری سود و محافظهکاری ترازنامه در تحقیق آنها خبری نیست. با بررسیهای انجام گرفته، محافظهکاری سود اغلب در شرکت هایی با نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری پایین افزایش مییابد. به هرحال محافظهکاری سود در شرکت هایی با نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری بالاتر نیز افزایش پیدا میکند.
نتایج تحقیقات نشان میدهد میزان محافظهکاری سود حاصل دو عامل است، اول اینکه؛ درهرزمانی محافظهکاری در تمام سطوح که حسابداران ملزم به رعایت آن هستند بدون توجه به نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری آن شرکتها حاکم است. ثانیا، در تمام سطوح محافظهکاری، حسابداران انگیزه دارند زمانی که محافظهکاری ترازنامه کاهش مییابد، محافظهکاری بیشتر اعمال کنند، تا بهنگام بودن را افزایش دهند. چون از طریق شناسایی بهنگام است که سود شرکت منعکس کننده اخبار بد در مقابل اخبار خوب خواهد بود. به همین علت محافظهکاری سود رابطه ای منفی با محافظهکاری ترازنامه دارد.
باسو (1997) فرض میکند که بازده سهام سرمایه سال جاری بطور کارا اخبار خوب و بد درباره جریانهای نقدی آتی مورد انتظار را دربر میگیرد، و حسابداری محافظهکارانه موجب شناسایی اخبار بد بصورتی بهنگامتر از اخبار خوب در صورتحساب سودوزیان میگردد. این مطلب حاکی از این فرض است که ضریب زاویه رگرسیون سود بر بازده در شرکت هایی که بازده منفی دارند («شرکت هایی با اخباربد») بیشتر از شرکت هایی است که بازده مثبت دارند («شرکت هایی با اخبارخوب»). نتایج باسو وجود محافظهکاری سود را تأیید کرد. بال و همکاران (2000) این رویکرد را از طریق تفاوت در ضریب زاویه رگرسیون سود بر بازده بر میزان محافظهکاری کشورهای مختلف بسط دادند.
هاین (1995) این گونه بیان کرد که ضرایب زاویه رگرسیون بازده سود در شرکت هایی که زیان گزارش میکنند (شرکتهای زیان ده) بسیار کوچکتر از شرکت هایی است که سود گزارش میکنند (شرکتهای سود ده). از آنجا که رگرسیون بازده سود هاین عکس رگرسیون سود بر بازده باسو (1997) بود، یافتههای هاین مبنی بر کوچکتر بودن ضریب سود بر بازده شرکتهای زیان ده مطابق با یافتههای باسو (1997) مبنی بر بزرگتر بودن ضریب بازده سود شرکت هایی با اخبار بد است. بنابراین نتایج این دو پژوهش نشان داد: هر اندازه سود و زیان، اخبار خوب و بد منعکس شده در بازده بازار را پنهان نماید، حساسیت سود به بازده در شرکت هایی با اخبار بد (شرکتهای زیان ده) بیشتر از شرکتهایی با اخبار خوب (شرکتهای سود ده) میگردد.
فلتام و اولسن (1995، 1996) واژه" حسابداری محافظهکارانه" را به کار میبرند تا نشان دهند ارزش بازار مورد انتظار خالص داراییها یک شرکت بیش از ارزش دفتری مورد انتظار آن دارایی در بلندمدت است. بنابراین آنها حسابداری محافظهکارانه را به منزله یک پدیده در ترازنامه و صورت سودوزیان دیدند. ایستون و پی (2003) در یافتند حسابداری به طور معمول محافظهکارانه است و پیشنهاد کردند در مدلهای ارزشیابی که نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری به طور قابل ملاحظه ای پایین ویا فوق العاده بالا است محافظهکاری کنترل شود.
لافوند و واتز (2008) دریافتند عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایهگذاران آگاه و ناآگاه باعت ایجاد محافظهکاری در صورتهای مالی میشود. با افزایش عدم تقارن اطلاعاتی، محافظهکاری افزایش مییابد، همچنین تغییرات در عدم تقارن اطلاعاتی منجر به تغییرات در محافظهکاری میشود. صورتهای مالی شرکتهای دارای عدم تقارن اطلاعاتی بیشتر، محافظهکارانهتر است و با افزایش عدم تقارن اطلاعاتی، بر میزان محافظهکاری افزوده میشود.
نتایج پژوهش جیمی لی (2010) نشان داد شرکتهای با درجه ی محافظهکاری بالاتر، انعطاف پذیری مالی کمتری دارند و وجه نقد احتیاطی بیشتری را نگهداری میکنند. هنگام تامین مالی به انتشار سهام روی میآورند، حساسیت جریان نقدی آنها نسبت به سرمایهگذاری بیشتر است و سود تقسیمی کمتری دارند. همچنین محافظهکاری حسابداری با پس انداز رابطه ی مثبتی دارد.
نتایج تحقیق گارسیا لارا و همکاران (2011) نشان داد بین محافظهکاری مشروط و هزینه سرمایه رابطه منفی وجود دارد. محافظهکاری مشروط بیشتر تاکید بر شناسایی سود اقتصادی در مقابل زیان اقتصادی دارد و در نتیجه منجر به شناسایی سریعتر زیان نسبت به سود میگردد. این یافتهها حاکی از آن است که بازار، خواهان بازده پایینتر برای شرکت هایی است که اخبار بد را به هنگامتر افشاء میکنند.
کردستانی و امیر بیگی (1386) رابطه عدم تقارن زمانی سود و MTB را به عنوان معیار ارزیابی محافظهکاری بررسی کردند. نتایج تحقیق دلالت بر وجود رابطه منفی بین عدم تقارن زمانی سود و نسبت MTB به عنوان معیار سنجش محافظهکاری داشت. هرچه دوره برآورد معیار عدم تقارن زمانی سود طولانیتر باشد، این رابطه نیز منفیتر میشود.
رضازاده و آزاد (1387)، رابطه عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایهگذاران و درجه محافظهکاری اعمال شده در صورتهای مالی را مورد بررسی قرار دادند. شواهد تجربی نشان داد هرگاه عدم تقارن اطلاعاتی بیشتری بین سرمایهگذاران باشد، شرکتها سود وزیان را با محافظهکاری بیشتری گزارش میکنند. هم چنین شناسایی نامتقارن درآمدها و هزینهها در صورتهای مالی متناسب با سطح عدم تقارن اطلاعاتی تغییر میکند. به علاوه میزان محافظهکاری در تهیه صورتهای مالی به دنبال افزایش عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایهگذاران، افزایش مییابد.
کردستانی و خلیلی (1390)، تاثیر محافظهکاری بر محتوای اطلاعاتی تفاضلی جریانهای نقدی و اقلام تعهدی را مورد بررسی قرار دادند. شواهد تجربی حاکی از آن بود داراییهای عملیاتی تحت تاثیر اقلام تعهدی است. شناسایی محافظهکارانه داراییهای عملیاتی، موجب میشود اقلام تعهدی مثبت، سود غیر منتظره را افزایش دهد و به افزایش ارزش شرکت منجر شود. یافتههای تحقیق نشان داد محتوای اطلاعاتی تفاضلی جریانهای نقدی و اقلام تعهدی در شرکتهایی با درجه محافظهکاری زیاد، از شرکتهایی با درجه محافظهکاری کم، بیشتر است. هم چنین بین محتوای اطلاعاتی تفاضلی جریانهای نقدی و اقلام تعهدی با رتبه محافظهکاری شرکتها همبستگی مثبتی وجود دارد.
هاشمی و فرهمند (1390)، تاثیر محافظهکاری شرطی بر هزینه سرمایه سهام عادی را مورد بررسی قرار دادند. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد محافظهکاری شرطی و هزینه سرمایه سهام عادی شرکت رابطه معکوس و معنی داری دارند و هرچه درجه محافظهکاری شرطی بیشتر باشد، هزینه سرمایه سهام عادی شرکت کاهش مییابد. هم چنین، نتایج حاکی از آن بود محافظهکاری شرطی و هزینه سرمایه پرتفوی سهام عادی رابطه مثبتی دارند. این رابطه در خصوص پرتفوی سهام شرکتهای با محافظهکاری متوسط و پرتفوی سهام شرکتهای با محافظهکاری زیاد، معنی دار بود.
ثقفی و نادری (1390)، محافظهکاری در گزارشگری مالی را مورد بررسی قرار داده و به مقایسه ی دیدگاه منافع قراردادی با دیدگاه تحریف اطلاعات پرداختند. یافتههای این تحقیق نشان داد شرکتهای با گزارشگری مالی محافظهکارانهتر، انعطاف پذیری بیشتری در رابطه با تصمیمات مربوط به مدیریت وجوه نقد، پس انداز و توزیع سود دارند. اگرچه در رابطه با تصمیمات مربوط به نحوه ی تامین مالی خارجی انعطاف پذیری کمتری دارند. همچنین شرکتهای با گزارشگری مالی محافظهکارانهتر، وجوه نقد احتیاطی کمتری نگهداری میکنند، سود نقدی بیشتری توزیع میکنند و هنگام تامین مالی خارجی به سمت دریافت وام تمایل بیشتری دارند.
روش تحقیق
این تحقیق از نوع تحقیقات شبه آزمایشی در حوزه تحقیقات اثباتی حسابداری است که با استفاده از روش رگرسیونی چند متغیره و الگوهای اقتصاد سنجی انجام شده است. فرضیههای تحقیق براساس شیوه آماری دادههای ترکیبی آزمون شده است.
فرضیههای تحقیق
فرضیههای تحقیق به شرح ذیل تدوین شده است.
فرضیه اول: وقتی محافظهکاری سود در کلیه دورههای مورد بررسی بزرگتر از صفر است، سود محافظهکارانه گزارش میشود.
فرضیه دوم: محافظهکاری سود با محافظهکاری ترازنامه رابطه منفی معنی دار دارد.
فرضیه سوم: محافظهکاری اقلام تعهدی با محافظهکاری ترازنامه رابطه منفی معنی دار دارد.
فرضیه چهارم: محافظهکاری جریانهای نقدی عملیاتی با محافظهکاری ترازنامه رابطه معنی داری ندارد.
جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری تحقیق، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند. قلمرو زمانی تحقیق با در نظر گرفتن اطلاعات نزدیک به زمان تحقیق و در دسترس بودن اطلاعات جریانهای نقدی، یک دوره هفت ساله از ابتدای سال 1384 تا پایان سال 1390 است. نمونه آماری به روش حذفی و با در نظر گرفتن قلمرو مکانی و زمانی تحقیق براساس معیارهای زیر انتخاب شده است:
بر این اساس نمونه آماری تحقیق 80 شرکت را در بر میگیرد.
مدلهای پژوهش
برای آزمون فرضیه اول و بررسی محافظهکاری سود برای کل دوره ی مورد مطالعه، مدل (1) برآورد شده است:
(1)
برای آزمون فرضیه دوم و بررسی رابطه محافظهکاری سود با محافظهکاری ترازنامه، مدل (2) برآورد شده است:
(2)
برای آزمون فرضیه سوم و بررسی رابطه محافظهکاری اقلام تعهدی با محافظهکاری ترازنامه، مدل (3) برآورد شده است:
(3)
برای آزمون فرضیه چهارم و بررسی رابطه محافظهکاری جریانهای نقدی عملیاتی با محافظهکاری ترازنامه، مدل (4) برآورد شده است:
(4)
تعریف عملیاتی متغیرهای مورد استفاده درمدلها به شرح زیر میباشد:
Rit- بازده تحقق یافته؛
-Pt قیمت سهام در پایان دوره مالی؛
-a درصد افزایش سرمایه از محل آورده نقدی؛
-b درصد افزایش سرمایه از محل اندوختهها؛
-C مبلغ اسمی هر سهم؛
-Pt-1 قیمت سهام در ابتدای دوره مالی - DPS سود نقدی سهام
نتایج آزمون فرضیههای تحقیق
یافتههای آزمون لیمر و هاسمن
به منظور افزایش تعداد مشاهدات، بالابودن درجه آزادی، کاهش ناهمسانی واریانس و کاهش هم خطی میان متغیرها از روش دادههای تابلویی استفاده شده است. ابتدا امکان ادغام شدن دادهها مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور آزمون F لیمر انجام شد. در این آزمون، یکسان بودن عرض از مبدأها (دادههای تلفیقی) در مقابل، ناهمسانی عرض از مبدأها (روش دادههای تابلویی) بررسی، و سپس به منظور تعیین تاثیرات ثابت و تصادفی آزمون هاسمن انجام شد. نتایج آزمون F لیمربه منظور تشخیص نوع الگوی دادههای تابلویی در نگاره (1) ارائه شده است. با توجه به سطح معناداری به دست آمده از جدول، نتیجه این آزمون بیانگر آن است مقاطع مورد بررسی ناهمگن، دارای تفاوتهای فردی است و استفاده از روش دادههای تابلویی مناسبتر است.
نگاره (1): نتایج آزمون F لیمر (همسانی عرض از مبداء مقاطع)
فرضیه صفر ( ) |
مدلهای پژوهش |
آماره F |
درجه آزادی |
سطح معناداری |
نتیجه آزمون |
عرض از مبداء تمامی مقاطع با هم یکسان است |
مدل (1) |
6802/2 |
(79، 498) |
004/0 |
رد میشود |
مدل (2) |
4692/3 |
(79، 498) |
008/0 |
رد میشود |
|
مدل (3) |
6613/2 |
(79، 498) |
000/0 |
رد میشود |
|
مدل (4) |
7745/3 |
(79، 498) |
002/0 |
رد میشود |
بعداز انتخاب روش دادههای تابلویی اساس آزمون F لیمر، آزمون هاسمن انجام شد. در این آزمون در صورت پذیرفته شدن از مدل تاثیرات تصادفی استفاده میشود. خلاصه نتایج آزمون هاسمن در نگاره (2) ارائه شده است. شواهد نشان میدهد مقدار این آماره برای هر کدام از مدلها معنی دار، و است که بر استفاده از روش تاثیرات ثابت دلالت دارد. همان طور که قبلا گفته شد، یکی از مهمترین فرضیههای مدلهای کلاسیک رگرسیون خطی این است که اجزای اخلال دارای واریانس همسان باشند. در صورتی که مدل دچار ناهمسانی واریانس باشد، آمارههای t و F نتایج نادرستی ارائه میکند.
نگاره (2): نتایج آزمون هاسمن (انتخاب بین اثرات ثابت و تصادفی)
فرضیه صفر ( ) |
مدلهای پژوهش |
آماره |
درجه آزادی |
سطح معناداری |
نتیجه آزمون |
تفاوت در ضرایب سیستماتیک نیست |
مدل (1) |
543/50 |
3 |
000/0 |
رد میشود |
مدل (2) |
893/88 |
7 |
000/0 |
رد میشود |
|
مدل (3) |
457/95 |
7 |
000/0 |
رد میشود |
|
مدل (4) |
568/101 |
7 |
000/0 |
رد میشود |
برای بررسی ناهمسانی واریانس، از آزمون بارتلت استفاده شد که نتایج آن در نگاره (3) منعکس شده است. با توجه به سطح اهمیت به دست آمده و تأیید فرضیه ، که بیانگر همسانی واریانس هاست، مشکل ناهمسانی واریانس برای هیچ کدام از مدلها وجود ندارد.
نگاره (3): نتایج آزمون بارتلت (بررسی ناهمسانی واریانس)
فرضیه صفر ( ) |
مدلهای پژوهش |
آماره بارتلت |
درجه آزادی |
سطح معناداری |
نتیجه آزمون |
ناهمسانی واریانس وجود ندارد |
مدل (1) |
6712/2 |
(79، 498) |
0622/0 |
رد میشود |
مدل (2) |
0204/3 |
(79، 498) |
02277/0 |
رد میشود |
|
مدل (3) |
0123/4 |
(79، 498) |
02456/0 |
رد میشود |
|
مدل (4) |
1124/3 |
(79، 498) |
02576/0 |
رد میشود |
نتیجه آزمون فرضیه اول
نگاره (4) نتیجه برآورد مدل (1) را منعکس میکند.
نگاره (4): نتیجه آزمون فرضیه اول
متغیر توضیحی |
ضریب |
آماره t |
معناداری |
) D dummy value) |
04102/0- |
297/4- |
0000/0 |
R |
02212/0 |
956/2 |
0033/0 |
D*R |
0282/0- |
2786/1 |
02017/0 |
ضریب تعیین |
5784/0 |
آماره دوربین - واتسون |
3668/1 |
آماره F |
943/6 |
معناداری |
000/0 |
آماره F برابر با 943/6 و000/0= سطح معنی داری است که از معناداری مدل رگرسیون را سطح اطمینان 95% نشان میدهد. برای تأیید یا رد فرضیه اول به ضریب توجه میشود. اگر ضریب تفاوت منفی معناداری از صفر داشته باشد، فرضیه اول تأیید میشود اما اگر ضریب بزرگتر یا مساوی صفر باشد، فرضیه اول رد میشود. در این آزمون ضریب که همان معیار محافظهکاری سود است، برابر0282/0- و معنی دار است که نشان میدهد در تمام دورههای مورد بررسی، ضریب شناسایی اخبار بدکوچکتر از اخبار خوب است. بنابراین فرضیه اول پژوهش تأیید نمیشود.
نتیجه آزمون فرضیه دوم
نتیجه برآورد مدل (2) در نگاره (5) منعکس شده است. برای آزمون فرضیه دوم شرکتها براساس به پنج گروه تقسیم شدهاند. شرکت هایی با کمتر از 5/0 در سطح اول، بین 5/0 تا 1 در سطح دوم، شرکت هایی با 1 تا 5/1 در سطح سوم، شرکت هایی با 5/1 تا 2 در سطح چهارم و شرکت هایی با بزرگتر از 2 در سطح پنجم قرار گرفتهاند.
نگاره (5): نتیجه آزمون فرضیه دوم
میانگین سالانه رگرسیون (آماره t) |
|
اخبار خوب ( ) |
اخبار بد ( ) |
محافظهکاری سود |
||||
سطح اول (پایین ترین) |
044/0 |
0293/0 |
171/0 |
0113/0 |
677/0 |
0522/0 |
6477/0 |
|
(آماره t) |
(5/2) |
(78/3) |
- |
(56/0) |
(67/5) |
- |
||
سطح دوم |
157/0 |
0362/0 |
0231/0 |
0978/0 |
123/0 |
0824/0 |
0868/0 |
|
(آماره t) |
(8/4) |
(34/10) |
- |
(76/2) |
(86/7) |
- |
||
سطح سوم |
185/0 |
159/0 |
324/0 |
123/0 |
340/0 |
0367/0 |
181/0 |
|
(آماره t) |
(55/11) |
(45/2) |
- |
(64/4) |
(86/4) |
- |
||
سطح چهارم |
424/0 |
123/0 |
3502/0 |
182/0 |
570/0 |
0182/0 |
447/0 |
|
(آماره t) |
(34/10) |
(23/1) |
- |
(45/5) |
(75/3) |
- |
||
سطح پنجم (بالاترین) |
466/0 |
0173/0 |
138/0 |
484/0 |
461/0 |
056/0 |
4437/0 |
|
(آماره t) |
(56/8) |
(78/1) |
- |
(23/9) |
(5/12) |
- |
||
سطح اول- سطح پنجم |
|
012/0 |
|
|
216/0 |
|
204/0 |
همچنین شرکتها براساس بازده مثبت (اخبار خوب) و بازده منفی (اخبار بد) از یکدیگر تفکیک و برای هریک از سطوح، نتایج رگرسیون شرکت هایی با اخبار خوب و اخبار بد با یکدیگر مقایسه شده است. برای محافظهکاری سود پرتفوی سطح اول 6477/0 و در سطح پنجم4437/0 اندازه گیری شده است. تفاوت محافظهکاری سود ( ) در سطح اول با محافظهکاری سود در سطح پنجم 204/0 بدست آمده است. نتایج حاکی از آن است که محافظهکاری سود با محافظهکاری ترازنامه رابطه منفی معنی دار دارد. در نتیجه فرضیه دوم تأیید میشود.
نتیجه آزمون فرضیه سوم
نتیجه برآورد مدل (3) در نگاره (6) منعکس شده است.
نگاره (6): نتیجه آزمون فرضیه سوم
میانگین سالانه رگرسیون (آماره t) |
|
اخبار خوب ( ) |
اخبار بد ( ) |
محافظهکاری اقلام تعهدی |
||||
سطح اول (پایین ترین) |
0125/0 |
0179/0 |
0180/0 |
084/0 |
394/0 |
014/0 |
3761/0 |
|
(آماره t) |
(5/1) |
(67/6) |
- |
(12/2) |
(65/3) |
- |
||
سطح دوم |
0175/0 |
021/0- |
0146/0 |
0129/0 |
331/0 |
09/0 |
352/0 |
|
(آماره t) |
(8/1) |
(34/2) |
- |
(68/1) |
(36/5) |
- |
||
سطح سوم |
051/0 |
003/0 |
046/0 |
082/0- |
737/0 |
0402/0 |
734/0 |
|
(آماره t) |
(5/11) |
(75/5) |
- |
(74/2) |
(06/1) |
- |
||
سطح چهارم |
118/0 |
020/0 |
037/0 |
072/0 |
431/0 |
052/0 |
411/0 |
|
(آماره t) |
(34/4) |
(63/3) |
- |
(45/8) |
(95/6) |
- |
||
سطح پنجم (بالاترین) |
073/0 |
0175/0- |
111/0 |
097/0 |
222/0 |
0455/0 |
2395/0 |
|
(آماره t) |
(56/4) |
(78/7) |
- |
(93/8) |
(79/2) |
- |
||
سطح اول- سطح پنجم |
|
0354/0 |
|
|
172/0 |
|
1366/0 |
برای آزمون فرضیه سوم نیز شرکتها به پنج گروه براساس تقسیم شدهاند. همچنین شرکتها براساس بازده مثبت (اخبار خوب) و بازده منفی (اخبار بد) از یکدیگر تفکیک شده و برای هریک از سطوح، نتایج رگرسیون شرکت هایی با اخبار خوب و اخبار بد با یکدیگر مقایسه شده است. محافظهکاری اقلام تعهدی برای پرتفوی سطح اول 3761/0 ودر سطح پنجم 2395/0اندازه گیری شده است. تفاوت محافظهکاری اقلام تعهدی ( ) در سطح اول با محافظهکاری اقلام تعهدی در سطح پنجم 1366/0 بدست آمده است. نتایج حاکی از آن است محافظهکاری اقلام تعهدی با محافظهکاری ترازنامه رابطه منفی دارد. در نتیجه فرضیه سوم تأیید میشود.
نتیجه آزمون فرضیه چهارم
نتیجه برآورد مدل (4) در نگاره (7) منعکس شده است.
نگاره (7): نتیجه آزمون فرضیه چهارم
میانگین سالانه رگرسیون (آماره t) |
|
اخبار خوب ( ) |
اخبار بد ( ) |
محافظهکاری جریان نقدی
|
||||
سطح اول (پایین ترین) |
09/0 |
0237/0 |
0045/0 |
044/0 |
332/0 |
006/0 |
3083/0 |
|
(آماره t) |
(45/6) |
(68/3) |
- |
(78/4) |
(24/5) |
- |
||
سطح دوم |
143/0 |
0596/0 |
0270/0 |
095/0 |
355/0 |
010/0 |
2954/0 |
|
(آماره t) |
(98/11) |
(08/5) |
- |
(87/1) |
(26/15) |
- |
||
سطح سوم |
202/0 |
132/0 |
007/0 |
159/0 |
385/0 |
09/0 |
253/0 |
|
(آماره t) |
(20/4) |
(13/1) |
- |
(10/3) |
(34/2) |
- |
||
سطح چهارم |
321/0 |
112/0 |
107/0 |
128/0 |
285/0 |
014/0 |
173/0 |
|
(آماره t) |
(87/0) |
(78/10) |
- |
(15/6) |
(20/5) |
- |
||
سطح پنجم (بالاترین) |
424/0 |
182/0 |
148/0 |
506/0 |
264/0 |
04/0 |
082/0 |
|
(آماره t) |
(75/13) |
(68/3) |
- |
(25/4) |
(53/2) |
- |
||
سطح اول- سطح پنجم |
|
1583/0- |
|
|
068/0 |
|
2263/0 |
برای آزمون فرضیه چهارم هم شرکتها به پنج گروه براساس تقسیم شدهاند. همچنین شرکتها براساس بازده مثبت (اخبار خوب) و بازده منفی (اخبار بد) از یکدیگر تفکیک شده و برای هریک از سطوح، نتایج رگرسیون شرکت هایی با اخبار خوب و اخبار بد با یکدیگر مقایسه شده است. برای محافظهکاری جریانهای نقدی عملیاتی پرتفوی سطح اول 3083/0 و در سطح پنجم 082/0اندازه گیری شده است. تفاوت محافظهکاری اقلام تعهدی ( ) در سطح اول با محافظهکاری اقلام تعهدی در سطح پنجم 2263/0 بدست آمده است. نتایج حاکی از آن است محافظهکاری جریانهای نقدی عملیاتی با محافظهکاری ترازنامه ارتباط ندارد. در نتیجه فرضیه چهارم تأیید میشود.
نتیجه گیری
در این تحقیق محافظهکاری سود برای کل دوره تحقیق براساس مدل محافظهکاری ارائه شده توسط گیولی و هاین (2000) و نیز رابطه محافظهکاری ترازنامه و جریانهای نقدی عملیاتی با محافظهکاری سود، مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان میدهد سود برای کل دورههای مورد بررسی محافظهکارانه نیست. این یافتهها با نتایج تحقیق پای، تورنتون و ولکر (2004) مطابقت ندارد.
به منظور بررسی ارتباط محافظهکاری ترازنامه با محافظهکاری سود از نسبت ارزش بازاری به دفتری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد محافظهکاری سود با محافظهکاری ترازنامه رابطه منفی دارد. این یافتهها با نتایج تحقیق پای، تورنتون و ولکر (2004) مطابق است.
نتایج آزمون فرضیه سوم حاکی از آن است محافظهکاری سود با محافظهکاری اقلام تعهدی رابطه منفی دارد. این یافتهها با نتایج تحقیق پای، تورنتون و ولکر (2004) مطابق است.
در فرضیه چهارم رابطه محافظهکاری جریانهای نقدی عملیاتی با محافظهکاری سود بررسی شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد محافظهکاری جریانهای نقدی با محافظهکاری ترازنامه رابطه ندارد. این یافتهها با نتایج تحقیق پای، تورنتون و ولکر (2004) مطابق است.
محدودیتهای تحقیق
مهمترین مسئله ای که ممکن است تعمیم نتایج تحقیق را با محدودیت روبه رو سازد، تاثیر نوسانات بیش از انداره قیمتها و عوامل غیر قابل کنترل حاکم بر بورس اوراق بهادار تهران بر بازده شرکت به عنوان متغیر مستقل تحقیق است که در مدلها لحاظ نشده است.
پیشنهاد برای تحقیقات آینده
با توجه به اهمیت محافظهکاری و تاثیر آن بر کیفیت اطلاعات حسابداری به ویژه سود و اقلام تعهدی به نظر میرسد مطالعات بیشتر میتواند ابعاد جدیدی از موضوع را روشن سازد و ادبیات در این زمینه را تقویت کند. تحقیق در مورد محافظهکاری اقلام تعهدی بر ضریب واکنش سود، ارتباط محافظهکاری اقلام تعهدی با محافظهکاری جریانهای نقدی عملیاتی به پژوهشگران آینده پیشنهاد میشود.