Authors
Abstract
Keywords
مقدمه
شناسایی مدیریت سود جهت ارزیابی عملکرد جاری، پیشبینی سودآوری آتی و همچنین تعیین ارزش شرکت برای استفادهکنندگان از صورتهای مالی از اهمیت بهسزایی برخوردار است. با این وجود، اغلب شناسایی و تشخیص مدیریت سود مشکل و زمانبر است بهویژه درمواردی که این مقوله با انگیزهی آشکاری انجام نشده است. تحقیقات دانشگاهی، معیارهای مختلفی را جهت شناسایی مدیریت سوداستفاده کردهاند (جانسن و همکاران، 2012، 221). بیشتر انها، مدلهای اقلام تعهدی وتجزیه کل اقلام تعهدی به اقلام تعهدی عادی و غیرعادی را برای شناسایی مدیریت سود استفاده کردهاند. مک نیکولز (2000) بر این باور است در رابطه با نحوه رفتاراقلام تعهدی درغیاب اقلام تعهدی اختیاری، تئوریها و نظریههای محدودی وجود دارد. فیلدز و همکاران (2001) معتقدند استفاده از مدلهای اقلام تعهدی موجود در رابطه با شناسایی مدیریت سود منجر به مشکلات جدی را در تفسیر نتایج به دنبال دارد.
در تجزیه و تحلیل دوپونت، بازده داراییهای شرکت قابل تفکیک به دو جزء گردش داراییها و حاشیه سود است و ادبیات تحلیلی صورتهای مالی به طور گستردهای در بررسی سودآوری و تغییرات آن به این مدل و تجزیه آن پرداخته است (وایت و همکاران، 2003؛ پالپوو همکاران، 2004؛ استیکنی و همکاران، 2004؛ لاندهولم و اسلوان (2004) و پنمن، 2007).
در این پژوهش به منظور شناسایی و تشخیص مدیریت سود به پیروی ازجانسن و همکاران (2012) از تجزیه وتحلیل دوپونت استفاده میشود به این علت که فروش یک عامل و محرک اصلی سرمایهگذاری و سود شرکت است از اینرو خالص داراییهای عملیاتی منعکس در ترازنامه وخالص سود عملیاتی منعکس درصورت سودو زیان شرکت باید رابطه مستقیمی با داراییها داشته باشد. به علاوه، تغییر در گردش داراییها و حاشیه سود به طور معکوس و در جهت مخالف هم میتواند نشانهای از مدیریت سود باشد. بطورکلی مدیریت سود رو به بالا حاشیه سود را افزایش گردش داراییها را کاهش میدهد. این در حالی است که مدیریت سود رو به پایین حاشیه سود را کاهش و گردش داراییها را افزایش میدهد. (جانسن و همکاران، 2012).
در این پژوهش، افزایش حاشیه سود و به طور همزمان کاهش گردش داراییها نشانهای از مدیریت سود رو به بالا و کاهش حاشیه سود و به طور همزمان افزایش گردش داراییها نشانهای از مدیریت سود رو به پایین است.
از آنجایی که مدیریت سود بهطور مستقیم قابل مشاهده نیست، نمیتوان بهطور مستقیم آزمونهایی را به منظور تعیین اعتبار معیار تشخیصی اجزای مدل دوپونت در شناسایی مدیریت سود، انجام داد. اگرچه میتوان به نتایج پژوهشهای پیشین استناد کرد که نشان دادهاند معیار دوپونت با سناریوهای مدیریت سود دراتباط است.
مدیران به عنوان تهیه کنندگان صورتهای مالی بر وضعیت مالی شرکت اشراف دارند و از سطح آگاهی بیشتری در مقایسه با استفاده کنندگان صورتهای مالی برخوردارند (کردستانی و امیربیگی، 1387) افزایش اطلاعات مدیران راجع به روشها و دستورالعملهای حسابداری و همچنین انعطاف پذیری اصول و استانداردهای پذیرفته شده حسابداری انگیزههای بیشتری در مدیران جهت ارائه تصویری مطلوب از وضعیت مالی واحد تجاری از طریق پدیدهای به نام مدیریت سود پدید آورده است (جوادیان کوتنایی، 1379).
زهرا و همکاران (2005) بیان میکنند اعمال اختیاری مدیران از طریق مدیریت سود میتواند زمینه را برای پنهان کردن ارزش واقعی داراییها و وضعیت مالی شرکت فراهم آورد و عواقب منفی برای ذینفعان بخصوص سهامداران، کارکنان، جامعه، شهرت مدیران و امنیت شغلی آنان بههمراه داشته باشد.
با توجه به مطالب ذکر شده و نادیده گرفته شدن مدل تشخیصی دوپونت جهت شناسایی مدیریت سود در بازارهای سرمایه ایران و همچنین احتمال به خطرافتادن منافع ذینفعان دراثر رفتارهای مدیریت سود، این مطالعه بر آن است از طریق تغییر در گردش داراییها و حاشیه سود به شناسایی مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بپردازد.
سؤال اصلی این پژوهش این است که آیا مدل حاشیه سود/گردش داراییها قادر به تشخیص مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد یا خیر؟
پیشینه پژوهش
آیرتس و همکاران (2013) در پژوهشی با عنوان «توجیه مدیریت سود و مدیریت سود تحت محدودیتهای نهادی مختلف» با بررسی 162شرکت از چهار کشور انگلستان، استرالیا، امریکا و کانادا به این نتیجه رسیدند همگرایی دقیق و نزدیکی بین استفاده از توضیحات سود و جهت و شدت مدیریت اقلام تعهدی وجود دارد.
جانسن و همکاران (2012) در پژوهشی با عنوان «شناسایی مدیریت سود با استفاده از تغییر در گردش داراییها و حاشیه سود» به این نتیجه رسیدند افزایش حاشیه سود و کاهش گردش داراییها به طورهمزمان نشانه مدیریت سود رو به بالا و کاهش حاشیه سود و افزایش گردش داراییها هم به طورهمزمان نشانه مدیریت سود رو به پایین است. همچنین مدل اقلام تعهدی غیرعادی نسبت به مدل تشخیصی حاشیه سود/گردش داراییها محتوای اطلاعاتی کمتری در شناسایی مدیریت سود دارد.
هان و همکاران (2010) در پژوهشی با عنوان «بررسی مقایسهای اثرات فرهنگ ملی بر مدیریت سود « بین کشورهای مختلف به این نتیجه رسیدند از بین ارزشهای فرهنگی، اجتناب از عدم اطمینان نسبت به آینده و فردگرایی، قدرت توضیحی بالایی برای توجیه رفتارهای مدیریت سود بین کشورها دارند. همچنین فرهنگ ملی و ساختار سازمانی از عوامل مهم توجیهکننده رفتارهای مدیریت سود میباشند.
نیکومرام وهمکاران (1388) درپژوهشی باعنوان «ارزیابی مدلهای مبتنی براقلام تعهدی برای کشف مدیریت سود» به ارزیابی 9 مدل کشف مدیریت سودپرداختندوبه این نتیجه رسیدندکه درکل، مدلهای مبتنی برروشهای برآوردرگرسیونی ازتوان بیشتری نسبت به سه مدل هیلی، دی آنجلو و تعدیل شدهی دیآنجلو برخوردارند. از میان روشهای رگرسیونی، روش اصلی جونز (1991) از توان کمتری برای تبیین مدیریت سود برخوردار بود. در مورد ویرایشهای بعدی مدل جونز، ویرایش تعدیلشدهی جونز (1995) و مدل سادهی دیچاو (2002) و مدل جامع دیچاو (2002) و نسخههای تورمزدایی شدهی آن توان قابل قبولی برای کشف مدیریت سود داشتند.
جبارزاده کنگرلویی و همکاران (1389) در پژوهشی با عنوان «بررسی رابطه مدیریت سود شرکتهای گروه (تلفیقی) با بازده سهام شرکت اصلی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران» به این نتیجه رسیدند مدیریت سود شرکتهای گروه (تلفیقی) با بازده سهام شرکت اصلی رابطه مستقیم معکوس اما معنی داری دارد.
خواجوی و همکاران (1390) در پژوهشی با عنوان «بررسی رابطه بین مدیریت سود و مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران» به این نتیجه رسیدند بین مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت و مدیریت سود رابطه منفی وجود دارد.
آقایی و ناظمی ارکانی (1391) در پژوهشی به بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج نشان داد شرکتهایی که حسابرس آنها متخصص صنعت است سطح مدیریت اقلام تعهدی اختیاری پایینتری دارند.
بزرگ اصل و غفارپور (1391) درپژوهشی با عنوان «مقایسه الگوهای پیشبینی اقلام تعهدی برای تشخیص مدیریت سود» به مقایسه پنج الگوی رایج برای شناسایی مدیریت سود شامل الگوهای دیآنجل (1985)، جونز (1991)، تعدیلشده جونز (1995)، سابرامانیام (1996) و گومز و همکاران (2000) پرداختند و به این نتیجه رسیدند الگوی تعدیلشده جونز (1995) توان بیشتری در شناسایی مدیریت سود شرکتهای بورسی دارد.
فرضیههای پژوهش
به پشتوانه ادبیات نظری و پیشینه پژوهش، سه فرضیه اصلی زیر تدوین شد:
1- افزایش حاشیه سودوکاهش گردش داراییهابه طور همزمان نشانه مدیریت سود رو به بالا است.
2- کاهش حاشیه سودوافزایش گردش داراییهابه طورهمزمان نشانه مدیریت سودروبه پایین است.
3- مدل تشخیصی حاشیه سود/گردش داراییها در مقایسه با مدل اقلام تعهدی غیرعادی محتوای اطلاعاتی مربوطتر و بیشتری در شناسایی مدیریت سود دارد.
متغیرهای پژوهش
متغیرهای استفاده شده در این پژوهش ونحوه محاسبه آنها به شرح ذیل است:
رابطه (1)
: تغییر در حاشیه سود
: میزان حاشیه سود (نسبت سود عملیاتی به فروش)
رابطه (2)
: تغییر در گردش داراییها
:گردش داراییها
رابطه (3)
: مدیریت سود رو به بالا در سال برای شرکت در صورتی که در سال مذکور، تغییر در حاشیه سود، مثبت و تغییر در گردش داراییها، منفی باشد و در سال گذشته مدیریت سود رو به پایین وجود نداشته باشد، مقدار 1 و در غیر اینصورت مقدار صفر را اختیار میکند.
رابطه (4)
: مدیریت سود رو به پایین در سال برای شرکت در صورتی که در سال مذکور، تغییر در حاشیه سود، منفی و تغییر در گردش داراییها، مثبت باشد و در سال گذشته مدیریت سود رو به بالا وجود نداشته باشد، مقدار 1 و در غیر اینصورت مقدار صفر را اختیار میکند.
5. مدیریت سود بر اساس اقلام تعهدی غیرعادی: برای اندازهگیری مدیریت سود رو به بالا و رو به پایین بر اساس اقلام تعهدی غیرعادی از مدل تعدیل شده جونز استفاده شد (بولو و حسینی، 1386، 79):
رابطه (5)
: جمع اقلام تعهدی : مبلغ ناخالص اموال، ماشین آلات و تجهیزات
: جمع داراییها : تغییرات درآمد طی سال تا
: تغییرات حسابها و اسناد دریافتنی طی سالهای تا
اقلام تعهدی مدیریت شده برای هر شرکت از طریق رابطه زیر و با استفاده از ضرائب برآوردی رابطه 5 در سطح هر شرکت محاسبه شد:
رابطه (6)
: اجزای مدیریت شده اقلام تعهدی که معادل جمع اقلام تعهدی اختیاری است. در صورتی که رقم مزبور مثبت باشد، شرکت مدیریت سود رو به بالا و در صورتی که این رقم منفی باشد، شرکت مدیریت سود رو به پایین داشته است.
رابطه (7)
: ارزش بازار حقوق صاحبان سهام
: کل ارزش بازار : تعداد سهام
رابطه(8)
: نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام
: ارزش بازار حقوق صاحبان سهام : ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام
رابطه (9)
: نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی
: متوسط خالص داراییهای عملیاتی : سود عملیاتی
رابطه (10)
:نسبت خالص داراییهای عملیاتی به فروش
: خالص داراییهای عملیاتی : میزان فروش
جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری این پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دوره زمانی پژوهش از سال 1383 الی 1390 میباشد. نمونه آماری نیز با لحاظ شرایط زیر انتخاب شد:
1- تا پایان اسفند ماه سال 1382 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده و سال مالی آن منتهی به پایان اسفند ماه باشد.
2- خالص داراییهای عملیاتی شرکت در سال جاری و سال گذشته منفی نباشد.
2- شرکتها نبایستی سال مالی خود را در طی دورههای مورد نظر تغییر داده باشند.
3- شرکت موردنظرطی دوره پژوهش فعالیت مستمرداشته وسهام آن موردمعامله قرارگرفته باشد.
4- اطلاعات مالی در دوره زمانی 1383 الی 1390 را به طور کامل ارائه کرده باشد.
5- جزء شرکتهای سرمایهگذاری و واسطهگری مالی نباشند.
بر این اساس، 133 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شد.
روش تحقیق
این پژوهش از نوع «علّی» یا «پس از وقوع» است. همچنین از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از نظر روش اجرا در زمره پژوهشهای همبستگی قرار دارد. دادههای پژوهش از طریق بانکهای اطلاعاتی بورس اوررق بهادار تهران و نرم افزار رهآورد نوین جمعآوری شده است.
مدل پژوهش
به منظور آزمون فرضیه اول و دوم، از میزان همگرایی و همبستگی بین مدیریت سود در دو مدل حاشیه سود/گردش داراییها و مدل اقلام تعهدی غیرعادی و برای آزمون فرضیه سوم پژوهش از مدل رگرسیونی زیراستفاده شده است. (جانسن، رامنات و یون، 2012):
یافتههای پژوهش
آزمون فرضیه اول
برای آزمون فرضیه اول از آزمون همبستگی و برابری میانگین استفاده شده است.
آمار توصیفی و توزیع فروانی تشخیص مدیریت سود رو به بالا طبق دو مدل حاشیه سود/گردش داراییها و اقلام تعهدی غیرعادی در نگاره (1) ارائه شده است. نتایج نشان میدهد مدل حاشیه سود/گردش داراییها در بین 1064 سال شرکت، تنها 65 سال-شرکت (معادل 061/0 سال-شرکتهای مورد بررسی) را مدیریت سود رو به بالا تشخیص داده است. این در حالی است که مدل اقلام تعهدی غیرعادی حدود 426 سال-شرکت (معادل 400/0 سال-شرکتهای مورد بررسی) را مدیریت سود رو به بالا تشخیص داده است. همچنین نتایج ضریب تغییرات نیز نشان میدهد مدل اقلام تعهدی غیرعادی در مقایسه با مدل حاشیه سود/گردش داراییها در تشخیص مدیریت سود رو به بالا دارای ضریب تغییرات و پراکندگی کمتر و در نتیجه ثبات و پایداری بیشتری میباشد و قابلیت آن در تشخیص مدیریت سود رو به بالا در مقایسه با مدل حاشیه سود/گردش داراییها، بالاتر است.
نگاره (1): آمار توصیفی مدیریت سود رو به بالا طبق دو مدل در سطح کل شرکتها
معیارها متغیرها |
تعداد |
میانگین (درصد فراوانی) |
ضریب تغییرات |
مدیریت سود رو به بالا-مدل حاشیه سود/گردش داراییها |
65 |
061/0 |
93/3 |
مدیریت سود رو به بالا-مدل اقلام تعهدی غیرعادی |
426 |
400/0 |
23/1 |
نتایج آزمون همبستگی بین مدیریت سود رو به بالا طبق دو مدل در سطح کل شرکتها در نگاره (2) ارائه شده است. نتایج همبستگی بین مدیریت سود رو به بالا طبق دو مدل حاکی از آن است که در طی دوره پژوهش بین این دو متغیر، همبستگی مثبت و ضعیفی (016/0) وجود داشته است. این نتایج بیان میکنند افزایش حاشیه سود و کاهش گردش داراییها به طور همزمان نمیتواند نشانه مدیریت سود رو به بالا باشد.
نگاره (2): همبستگی بین مدیریت سود رو به بالا طبق دو مدل در سطح کل شرکتها
متغیرها متغیرها |
مدیریت سود رو به بالا-مدل حاشیه سود/گردش داراییها |
مدیریت سود رو به بالا-مدل اقلام تعهدی غیرعادی |
مدیریت سود رو به بالا-مدل حاشیه سود/گردش داراییها |
1 |
|
مدیریت سود رو به بالا-مدل اقلام تعهدی غیرعادی |
016/0 |
1 |
نتیجه آزمون برابری میانگین (شامل آزمون t و آزمون ولچ) برای مقایسه مدیریت سود رو به بالا طبق دو مدل، در نگاره (3) طبق دو مدل حاشیه سود/گردش داراییها واقلام تعهدی غیرعادی ارائه شده است. فرضیه اول پژوهش تأیید نمیشود.
نگاره (3): آزمون برابری میانگین مدیریت سود رو به بالا طبق دو مدل
روش |
درجه آزادی |
مقدار |
احتمال |
آزمون t |
2126 |
28/20 |
0000/0 |
آزمون ولچ |
(51 و 1543 و 1) |
41/411 |
0000/0 |
آزمون فرضیه دوم
آمار توصیفی و توزیع فروانی تشخیص مدیریت سود رو به پایین طبق دو مدل در نگاره (4) ارائه شده است. نتایج نشان میدهد مدل حاشیه سود/گردش داراییها در بین 1064 سال شرکت، تنها 36 سال-شرکت (معادل 034/0 شرکتهای مورد بررسی) را مدیریت سود رو به پایین تشخیص داده است. این در حالی است که مدل اقلام تعهدی غیرعادی در بین 1064 سال شرکت، حدود 638 سال-شرکت (معادل 600/0 شرکتهای مورد بررسی) را مدیریت سود رو به پایین تشخیص داده است. همچنین نتایج ضریب تغییرات نیز حاکی از آن است مدل اقلام تعهدی غیرعادی در مقایسه با مدل حاشیه سود/گردش داراییها در تشخیص مدیریت سود رو به پایین دارای ضریب تغییرات و پراکندگی کمتر و در نتیجه ثبات و پایداری بیشتری میباشد و قابلیت اتکای آن در تشخیص این نوع مدیریت سود در مقایسه با مدل حاشیه سود/گردش داراییها، بالاتر است.
نگاره (4): آمار توصیفی مدیریت سود رو به پایین طبق دو مدل در سطح کل شرکتها
معیارها متغیرها |
تعداد |
میانگین (درصد فراوانی) |
انحراف معیار |
ضریب تغییرات |
مدیریت سود رو به پایین-مدل حاشیه سود/گردش داراییها |
36 |
034/0 |
181/0 |
32/5 |
مدیریت سود رو به پایین-مدل اقلام تعهدی غیرعادی |
638 |
600/0 |
490/0 |
82/0 |
نتایج آزمون همبستگی بین مدیریت سود رو به پایین طبق دو مدل، در نگاره (5) ارائه شده است. بر این اساس بین این دومتغیر، همبستگی مثبت وبسیارضعیف (026/0) وجود دارد. این نتایج بیانگرآن است کاهش حاشیه سود وافزایش گردش داراییها به طور همزمان نمیتواند نشانه مدیریت سودرو به پایین باشد.
نگاره (5): همبستگی بین مدیریت سود رو به پایین طبق دو مدل در سطح کل شرکتها
متغیرها متغیرها |
مدیریت سود رو به پایین-مدل حاشیه سود/گردش داراییها |
مدیریت سود رو به پایین-مدل اقلام تعهدی غیرعادی |
مدیریت سود رو به پایین-مدل حاشیه سود/گردش داراییها |
1 |
|
مدیریت سود رو به پایین-مدل اقلام تعهدی غیرعادی |
026/0 |
1 |
نتیجه آزمون برابری میانگین (شامل آزمون t و آزمون ولچ) برای مقایسه مدیریت سود رو به پایین طبق دو مدل حاشیه سود/گردش داراییها و اقلام تعهدی غیرعادی در نگاره (6) ارائه شده است. نتایج نشان میدهد تفاوت معنیداری بین میانگین مدیریت سود رو به پایین وجود دارد. از اینرو فرضیه دوم پژوهش تأیید نمیشود.
نگاره (6): آزمون برابری میانگین مدیریت سود رو به پایین طبق دو مدل
روش |
درجه آزادی |
مقدار |
احتمال |
آزمون t |
2126 |
32/35 |
0000/0 |
آزمون ولچ |
(22 و 1347 و 1) |
54/1247 |
0000/0 |
آزمون فرضیه سوم
قبل از آزمون این فرضیه، پایایی متغیرهای پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. سپس با انجام آزمونهای F لیمر و هاسمن روش مناسب برآورد مدل رگرسیونی تعیین شد.
نتایج پایایی متغیرهای پژوهش در نگاره (7) ارائه شده است. برای تعیین پایایی متغیرها از آزمون لوین، لین و چو استفاده شده است. نتایج این آزمون بیان میکند متغیرهای پژوهش در سطح پایا هستند.
نگاره (7): آزمون پایایی متغیرهای پژوهش
نوع آزمون متغیرها |
مقدار آماره لوین، لین و چو |
احتمال آماره لوین، لین و چو |
تغییرات نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی آتی |
46/32- |
0000/0 |
نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی جاری |
22/94- |
0000/0 |
تغییرات نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی جاری |
58/31- |
0000/0 |
نسبت خالص داراییهای عملیاتی به فروش جاری |
95/73- |
0000/0 |
تغییرات نسبت خالص داراییهای عملیاتی به فروش جاری |
38/27- |
0000/0 |
تغییر در گردش داراییها |
49/27- |
0000/0 |
تغییر در حاشیه سود |
23/32- |
0000/0 |
اجزای مدیریت شده اقلام تعهدی |
96/39- |
0000/0 |
مدیریت سود رو به بالا-مدل حاشیه سود/گردش داراییها |
---- |
---- |
مدیریت سود رو به پایین-مدل حاشیه سود/گردش داراییها |
---- |
---- |
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام |
87/34- |
0000/0 |
آمار توصیفی متغیرهای پژوهش در نگاره (8) ارائه شده است.
با مقایسه ضریب تغییرات متغیرهای مستقل این نتیجه حاصل میشود در بین متغیرهای مذکور، متغیرمدیریت سود رو به بالا طبق مدل حاشیه سود/گردش داراییها کمترین ضریب تغییرات و پراکندگی و بیشترین ثبات و پایداریرا دارد؛ در مقابل، متغیر مدیریت سودرو به پایین طبق مدل حاشیه سود/گردش داراییها بیشترین ضریب تغییرات و پراکندگی و کمترین ثبات و پایداری را دارد.
مقایسه ضریب تغییرات متغیرهای مستقل و وابسته نشان میدهد متغیر وابسته (تغییرات نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی آتی) در مقایسه با متغیرهای مستقل به طور متوسط ضریب تغییرات و پراکندگی بیشتری و ثبات و پایداری کمتری دارد. این موضوع نشان میدهد تغییرات متغیر وابسته باید علاوه بر متغیرهای مستقل تحت تأثیر عوامل دیگری نیز باشد که در این پژوهش از آنها به عنوان متغیر کنترلی نام برده شده است.
نگاره (8): آمار توصیفی متغیرهای پژوهش
معیارها متغیرها |
تعداد |
میانگین |
میانه |
انحراف معیار |
ضریب تغییرات |
تغییرات نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی آتی |
798 |
01/0- |
01/0- |
11/0 |
11 |
نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی جاری |
798 |
20/0 |
16/0 |
20/0 |
1 |
تغییرات نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی جاری |
798 |
02/0- |
01/0- |
12/0 |
6 |
نسبت خالص داراییهای عملیاتی به فروش جاری |
798 |
63/1 |
19/1 |
11/2 |
29/1 |
تغییرات نسبت خالص داراییهای عملیاتی به فروش جاری |
798 |
06/0 |
005/0 |
12/2 |
33/35 |
تغییر در گردش داراییها |
798 |
01/0- |
01/0 |
27/0 |
27 |
تغییر در حاشیه سود |
798 |
01/0- |
005/0- |
12/0 |
12 |
اجزای مدیریت شده اقلام تعهدی |
798 |
03/0- |
03/0- |
15/0 |
5 |
مدیریت سود رو به بالا-مدل حاشیه سود/گردش داراییها |
798 |
044/0 |
0 |
20/0 |
55/4 |
مدیریت سود رو به پایین-مدل حاشیه سود/گردش داراییها |
798 |
012/0 |
0 |
11/0 |
17/9 |
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام |
798 |
16/2 |
59/1 |
72/2 |
26/1 |
ابتدا با استفاده از آزمون F لیمر روش برآورد مدل رگرسیونی پرداخته شد. نتیجه آزمون F لیمر در نگاره (9) ارائه شده است. آماره F لیمراحتمالی کمتر از سطح معنیداری 5 درصد دارد و لذا، برای آزمون فرضیه فوق از روش اثرات ثابت استفاده شد.
نگاره (9): انتخاب روش برآورد مدل رگرسیونی
احتمال آماره آزمون |
درجه آزادی |
مقدار آماره آزمون |
نوع آزمون |
0000/0 |
(655 و 132) |
319/2 |
F لیمر |
به دلیل انتخاب روش برآورد اثرات ثابت با انجام آزمون هاسمن این روش در برابر روش اثرات تصادفی آزمون شد. نتیجه آزمون هاسمن در نگاره (10) ارائه شده است. مقدار احتمال آماره هاسمن کمتر از سطح معنیداری 5 درصد میباشد؛ لذا، فرضیه صفر مبنی بر برآورد به روش اثرات تصادفی رد میشود و برای آزمون فرضیه سوم از روش اثرات ثابت استفاده میگردد.
نگاره (10): انتخاب روش اثرات ثابت در برابر روش اثرات تصادفی
احتمال آماره آزمون |
درجه آزادی خیدو |
مقدار آماره خیدو |
نوع آزمون |
0000/0 |
10 |
886/270 |
هاسمن |
نتایج آزمون فرضیه سوم در نگاره (11) ارائه شده است. بر این اساس، تأثیر اجزای مدیریت شده اقلام تعهدی بر تغییرات نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی آتی، منفی (09/0-) و با توجه به احتمال آماره t (0012/0) معنیدار است. این موضوع نشان میدهد مدل اقلام تعهدی غیرعادی محتوای اطلاعاتی دارد؛ به طوری که با افزایش اقلام تعهدی اختیاری (مدیریت سود) در شرکتها، تغییرات نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی آتی کاهش مییابد. همچنین مدیریت سود رو به بالا و رو به پایین طبق مدل حاشیه سود/گردش داراییها تأثیر منفی بر تغییرات نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی آتی دارد، اما معنیدار نمیباشد. مدل حاشیه سود/گردش داراییها محتوای اطلاعاتی ندارد.
به علاوه نتایج حاکی از آن است تأثیر تغییرات نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی جاری، تغییر در گردش داراییها و همچنین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام بر تغییرات نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی آتی، مثبت و معنیدار است. این موضوع نشان میدهد تغییرات بیشتر گردش داراییها و ارزش بازار بالاتر، تغییرات سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی آتی بیشتری را به همراه دارد. همچنین تأثیر نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی جاری بر تغییرات نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی آتی، منفی و معنیدار است. این موضوع نیز نشان میدهد شرکتهای دارای نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی جاری بیشتر، از تغییرات نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی آتی کمتری برخوردار هستند.
نتایج مربوط به آماره F و دوربین-واتسون نیز نشان میدهد مدل در حالت کلی معنیدار بوده و فاقد مشکل خودهمبستگی است.
نتایج مربوط به ضریب تعیین تعدیل شده هم نشان میدهد حدود 9/30 درصد از تغییرات نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی آتی متغیرهای پژوهش اثر میپذیرد.
نگاره (11): تأثیر متغیرهای پژوهش بر تغییرات نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی آتی
آمارهها متغیرها |
ضرایب رگرسیونی |
مقدار آماره t |
احتمال آماره t |
|
مقدار ثابت |
13/0 |
96/9 |
0000/0 |
|
نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی جاری |
69/0- |
30/16- |
0000/0 |
|
تغییرنسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی جاری |
16/0 |
62/3 |
0003/0 |
|
نسبت خالص داراییهای عملیاتی به فروش جاری |
003/0- |
94/0- |
3474/0 |
|
تغییر نسبت خالص داراییهای عملیاتی به فروش جاری |
003/0- |
11/1- |
2693/0 |
|
تغییر در گردش داراییها |
04/0 |
37/2 |
0182/0 |
|
تغییر در حاشیه سود |
05/0- |
43/1- |
1545/0 |
|
اجزای مدیریت شده اقلام تعهدی |
09/0- |
24/3- |
0012/0 |
|
مدیریت سود رو به بالا-مدل حاشیه سود/گردش داراییها |
01/0- |
72/0- |
4729/0 |
|
مدیریت سود رو به پایین-مدل حاشیه سود/گردش داراییها |
04/0- |
17/1- |
2437/0 |
|
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام |
006/0 |
46/3 |
0006/0 |
|
ضریب تعیین |
ضریب تعیین تعدیل شده |
احتمال آماره F |
آماره دوربین-واتسون |
|
432/0 |
309/0 |
0000/0 |
10/2 |
با توجه به معنیدار بودن تأثیر اجزای مدیریت شده اقلام تعهدی بر تغییرات نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی آتی و عدم تأثیر مدیریت سود رو به بالا و رو به پایین طبق مدل حاشیه سود/گردش داراییها بر متغیر وابسته، مدل اقلام تعهدی غیرعادی نسبت به مدل تشخیصی حاشیه سود/گردش داراییها محتوای اطلاعاتی مربوطتر و بیشتری در شناسایی مدیریت سود دارد و لذا فرضیه سوم پژوهش تأیید نمیشود.
نتیجهگیری
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده جهت آزمون فرضیهها، ناکارآمد بودن مدل حاشیه سود/گردش داراییها را در تشخیص مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نشان داد. در پاسخ به سؤال این پژوهش که آیا مدل حاشیه سود/گردش داراییها میتواند مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را تشخیص دهد یا خیر؟ باید گفت نتایج آزمون فرضیههای اول ودوم پژوهش حاکی از آن است مدل حاشیه سود/گردش داراییها قادربه شناسایی مدیریت سود رو به بالا ومدیریت سود رو به پایین در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نمیباشد. همچنین نتیجه آزمون فرضیه سوم نیز نشان داد مدل اقلام تعهدی غیرعادی نسبت به مدل تشخیصی حاشیه سود/گردش داراییها دارای محتوای اطلاعاتی مربوطتر و بیشتری در شناسایی مدیریت سود دارند. این یافتهها مغایر با نتایج پژوهش قبلی جانسن، رامنات و یون (2012) مغایر است.
پیشنهادها
1- با توجه به ناتوانی مدل حاشیه سود/گردش داراییها در تشخیص مدیریت سود (اعم از رو به بالاو روبه پایین)، به تحلیلگران وسایرمشارکتکنندگان دربورس اوراق بهادارتهران پیشنهادمیشود برای تشخیص مدیریت سودشرکتها همچنان ازمدلهای اقلام تعهدی غیرعادی استفاده نمایند.
2- با توجه به تأثیر مثبت و معنیدار نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام بر تغییرات نسبت سود عملیاتی به متوسط خالص داراییهای عملیاتی آتی، به استفادهکنندگان از اطلاعات مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پیشنهاد میشود به منظور پیشبینی عملکرد آتی شرکتها از این معیار، یعنی نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام استفاده نمایند.