Comparison of Incremental Power of Parent Company Earnings to Subsidiary Earnings in Predicting Consolidated Earnings

Authors

Abstract

Predicting consolidated earnings provides useful information to evaluate a parent company, since earnings of the entire consolidated entity accrue to parent company shareholders in the form of dividends. Using earnings prediction approach and reported earnings levels in subsidiary and parent company income statements, this study provides empirical evidence on the prediction of consolidated earnings. The sample includes all firms listed in Tehran Stock Exchange over the period of 2003-2009. All the firms had already prepared consolidated financial statements according to Iran accounting Standard No.18. The results show that subsidiary earnings have less power than the parent earning in predicting consolidated earnings.

Keywords


مقدمه

در عصر حاضر شرکت‌ها با انگیزه­های متفاوتی اقدام به ترکیب با سایر شرکت‌ها می‌نمایند. ترکیب واحدهای تجاری، مانند دیگر فعالیت­های اقتصادی، بخشی از راهبردهای مدیریتی برای به حداکثر رساندن ارزش مؤسسه است (احمدپور، 1389). در ترکیب­های تجاری از نوع تحصیل سهام، شخصیت واحدهای ترکیب شونده حفظ گردیده و در نتیجه این شرکت‌ها به فعالیت مستقل خود ادامه می­دهند. هرگاه در تحصیل سهام، یک شرکت کنترل یک یا چند شرکت دیگر را به دست آورد، یک شخصیت اقتصادی واحد شکل گرفته و در نتیجه ارائه اطلاعات مالی شرکت‌ها در قالب یک مجموعه صورت‌های مالی مجزا ضرورت پیدا می‌کند. دلیل تئوریک این موضوع که اطلاعات مالی شرکت اصلی و واحدهای فرعی باید در قالب یک مجموعه صورت‌های مالی تحت عنوان صورت‌های مالی تلفیقی ارائه گردد این است که فعالیت شرکت مادر نمی‌تواند جدا از فعالیت شرکت‌های فرعی مورد ارزیابی قرار گیرد، زیرا ارزش بازار شرکت اصلی تنها تحت تأثیر دارائی­ها و بدهی­های شرکت اصلی نیست و کنترل شرکت اصلی بر شرکت یا شرکت‌های فرعی در تعیین عواید آتی شرکت اصلی و در نتیجه سود سهام آن نقش اساسی بازی می‌کند. از این رو، اطلاعات مربوط به ساختار دارایی‌ها و بدهی­های مرتبط با سرمایه‌گذاری صورت گرفته توسط شرکت اصلی که در صورت‌های مالی تلفیقی ارائه می‌گردد، می‌تواند اطلاعات سودمندی را در اختیار تصمیم­گیرندگان قرار دهد (عباد و همکاران، 2000).

استانداردهای گزارشگری و افشای اطلاعات مالی که تاکنون توسط مجامع حرفه‌ای دنیا انتشار یافته است، از جمله استاندارد شماره 18 ایران، همگی مدعی هستند صورت‌های مالی شرکت اصلی به تنهایی تصویر کامل فعالیت‌های اقتصادی و وضعیت مالی آن را نشان نمی‌دهد و استفاده­کنندگان صورت‌های مالی شرکت اصلی برای تصمیم‌گیری­های اقتصادی به اطلاعاتی درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و جریان‌های نقدی گروه (شرکت اصلی و واحدهای فرعی) نیاز دارند. این نیاز از طریق صورت‌های مالی تلفیقی برآورده می‌شود که اطلاعات مالی مربوط به گروه ارائه می‌کند (بند 7، نشریه شماره160 سازمان حسابرسی، استاندارد 18، 1389). سرمایه­گذاران از سود به عنوان یکی از اقلام مهم و اصلی صورت‌های مالی یاد می­کنند و سود و اجزاء آن را به عنوان معیارهای اصلی ارزیابی شرکت‌ها می­دانند، بنابراین پیش­بینی سود به عنوان یکی از اقلام مهم و اصلی صورت‌های مالی از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. بسیاری از محققان از جمله برنارد (1995) مدعی است تمرکز تحقیقات حسابداری مالی بجای شناخت رابطه همزمان اطلاعات حسابداری با بازده سهام، باید بر پیش­بینی سود باشد. زیرا در این رویکرد، محققان می­توانند بجای توصیف اطلاعاتی که قبلاً در قیمت­های سهام منعکس شده­اند، یافته­هایی با ماهیت تجویزی ارائه دهند (هرمن، 2003).

از نظر تئوریک، سود مربوط به شخصیت تلفیقی و نه فقط شرکت اصلی به شکل سودهای سهام به سهامداران اصلی تعلق می­گیرد، بنابراین پیش­بینی سود تلفیقی در انجام ارزیابی­ها سودمند است (هرمن، 2001). بر همین اساس، تحقیق حاضر با اتخاذ رویکرد پیش­بینی سود، به ارائه شواهدی تجربی در خصوص پیش­بینی سود تلفیقی با استفاده از اجزاء سود گزارش شده در صورت سود و زیان شرکت اصلی و فرعی می­پردازد. از این طریق می­توان به این نتیجه دست یافت که آیا اطلاعات مندرج در صورت سود و زیان شرکت فرعی علاوه بر اطلاعات صورت سود و زیان شرکت اصلی در ارزیابی شرکت اصلی سودمند است یا خیر. بنابراین سوال اساسی تحقیق این است آیا سود فرعی توان فزآینده­­تری در مقایسه با سود شرکت اصلی در پیش­بینی سود تلفیقی آتی دارد یا خیر؟ در صورت مثبت بودن پاسخ سوال پژوهش می­توان ادعا کرد لحاظ کردن سود فرعی در مدل­های پیش­بینی، قابلیت پیش­بینی سود تلفیقی را بهبود می­بخشد.

پیشینه تحقیق

تحقیقات تجربی کمی در خصوص بررسی سودمندی اطلاعات تلفیقی و غیر تلفیقی وجود دارد. دلیل این موضوع آن است که در برخی از کشورها به دلیل عدم افشای اطلاعات غیرتلفیقی دسترسی به این اطلاعات مشکل است (یاماجی، 2002). به طورکلی، بررسی پیشینه موضوع حاکی از آن است که در تحقیقات مربوط به بررسی اطلاعات تلفیقی و غیرتلفیقی (شرکت اصلی و فرعی) رویکردهای مختلفی بکار رفته است. در رویکرد اول رابطه سود با بازدهی با استفاده از اطلاعات مربوط به سود تلفیقی و اصلی مقایسه شده است. برای مثال، هال و همکاران (1994) با بررسی رابطه بازده سهام با سود تلفیقی و شرکت اصلی، دریافتند رابطه مشابه­ی بین سود تلفیقی و شرکت اصلی با بازده سهام مشابه است.

 رویکرد دوم، دقت پیش­بینی سود تلفیقی و اصلی توسط تحلیل­گران مالی مورد بررسی قرار داده است. برای مثال، بیک من (1998) دقت و انحراف پیش­بینی سود تلفیقی در مقایسه با سود شرکت اصلی توسط تحلیل­گران مالی در ژاپن را بررسی نمود. نتایج نشان داد پیش­بینی سود تلفیقی در مقایسه با سود شرکت اصلی دارای انحراف بیشتر و دقت کمتری است. با وجود اینکه این تحقیق شواهدی راجع به دقت پیش­بینی­ سود تلفیقی و اصلی فراهم می­کند، اما به طور مستقیم بیانگر آن نیست که آیا سود تلفیقی در ژاپن اطلاعات سودمندی را فراهم می­کند یا خیر.

در رویکرد سوم که بیشتر تحقیقات انجام شده را شامل می­شود، سودمندی اطلاعات تلفیقی در مقایسه با اطلاعات غیرتلفیقی بررسی شده است. در این زمینه، نیسکانن و همکاران(1998) محتوای اطلاعاتی درآمدهای تلفیقی را در مقایسه با درآمدهای مبتنی بر صورت‌های مالی شرکت اصلی بررسی کردند. نتایج حاکی از آن بود درآمدهای غیرمنتظره تلفیقی محتوای اطلاعاتی دارد اما درآمدهای غیرمنتظره مبتنی بر صورت‌های مالی شرکت اصلی فاقد بار اطلاعاتی است. ایشی کاوا (2000) سودمندی اطلاعات حسابداری تلفیقی و غیر تلفیقی را در ژاپن بررسی نمود. نتایج تحقیق حاکی از آن بود اطلاعات تلفیقی سودمندی بیشتری در مقایسه با اطلاعات غیر تلفیقی دارد. آباد و همکاران (2000) نیز با استفاده از داده­های اسپانیا به این نتیجه رسیدند اطلاعات صورت‌های مالی تلفیقی در مقایسه با اطلاعات صورت‌های مالی شرکت اصلی سودمندتر است. یاماجی (2002) با استفاده از داده­های شرکت‌های ژاپنی به این نتیجه رسیدند که اطلاعات تلفیقی سودمندی بیشتری در مقایسه با اطلاعات غیر تلفیقی داشته است. به طور کلی، نتایج کلیه این تحقیقات حاکی از سودمندی اطلاعات تلفیقی در مقایسه با اطلاعات غیرتلفیقی است. هاریس و همکاران(2003) اهمیت اطلاعات حسابداری تلفیقی و غیرتلفیقی جهت پیش‌بینی نرخ­های بازده و قیمت سهام در شرکت‌های آلمانی را بررسی کردند. نتایج حاکی از آن بود ارقام سود غیرتلفیقی (شرکت اصلی) در مقایسه با سود تلفیقی جهت پیش‌بینی ارزش بازار شرکت‌ها سودمند‌تر می‌باشد.

در رویکرد آخر که بیشترین ارتباط را با موضوع تحقیق حاضر دارد رابطه سود شرکت‌های عضو گروه از نظر توان پیش­بینی و یا تأثیر آن بر ارزشیابی شرکت اصلی بررسی شده است. در این زمینه، هرمان و همکاران (2003) بررسی کردند آیا سود شرکت فرعی در مقایسه با سود شرکت اصلی توان فزاینده­تری در پیش­بینی سود تلفیقی دارد یا خیر. نتایج آنان حاکی از آن است که سود فرعی در تبیین سود تلفیقی آتی پایداری مشابه یا بیشتری در مقایسه با سود شرکت اصلی دارد. گراهام و همکاران (1997) تأثیر اعلام سود فرعی را بر ارزشیابی شرکت اصلی و فرعی مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد قیمت سهام اصلی و فرعی تنها زمانی در مقابل اعلام سود شرکت مربوط به خود واکنش قابل توجهی نشان می­دهد که این اطلاعات قبل از اعلام سود توسط گروه شرکت‌ها ارائه گردد. هرمان و همکاران (2001) با استفاده از داده­های ژاپن دریافتند سود تلفیقی در مقایسه با سود شرکت اصلی با سود آتی رابطه قوی­تری دارد.

اینو و همکاران (2007) تاثیر تغییرات در رویه­های تلفیق در ژاپن را بر خطای پیش­بینی تحلیلگران مورد بررسی قرار دادند. نتایج این تحقیق حاکی از آن بود تغییر در رویه­های تلفیق در ژاپن در جهت همگرایی با استانداردهای بین­المللی، سودمندی اطلاعات تلفیقی را از طریق بهبود توانایی تحلیلگران مالی در پیش­بینی عملکرد کلی شرکت افزایش می­دهد. ­شاین­یا وآتسوشی (2010) اهمیت نسبی سود شرکت فرعی و اصلی را در شرکت‌های ژاپنی بررسی کردند. یافته­های آنان نشان داد اخبار نرخ بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) فرعی در مقایسه با اخبار شرکت اصلی در کسب بازده جاری سهام تأثیر بیشتری دارد.

احمدپور و همکاران (1389) به بررسی ارتباط بین سود تلفیقی با قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج حاصل از تحقیق آنان نشان داد بین سود تلفیقی هر سهم با قیمت آن ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد و تغییرات اعمال شده در استاندارد حسابداری شماره 18 موجب بهبود ارتباط سود تلفیقی با قیمت سهام شده است. شعری و سبزعلی­پور (1384) سودمندی اطلاعات صورت‌های مالی تلفیقی را در مقایسه با صورت‌های مالی شرکت اصلی بررسی نمودند. نتایج تحقیق آنان نشان داد اطلاعات صورت‌های مالی تلفیقی در مقایسه با اطلاعات صورت‌های مالی شرکت اصلی سودمندتر نیست. نوروزی (1382) تأثیر صورت‌های مالی تلفیقی در تجزیه و تحلیل و تصمیم‌گیری استفاده‌کنندگان را مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که بین نظرات پاسخ دهندگان در خصوص بازده سرمایه‌گذاری، اعطای وام یا اعتبار، میزان وام یا اعتبار اعطایی، توانایی تقسیم سود و میزان سود تقسیمی بر حسب نوع صورت‌های مالی، تفاوت قابل ملاحظه آماری وجود ندارد، بنابراین تهیه و ارائه صورت‌های مالی تلفیقی فاقد ارزش اطلاعاتی برای استفاده‌کنندگان صورت‌های مالی است.

فرضیه­های تحقیق

به پشتوانه ادبیات نظری و پیشینه پژوهش، فرضیه زیر تدوین شد:

 فرضیه اصلی:سود شرکت اصلی در مقایسه با سود شرکت فرعی توان بیشتری در پیش­بینی سود تلفیقی آتی دارد.

به منظور آزمون فرضیه­ی اصلی تحقیق، فرضیه­های فرعی به شرح زیر تنظیم شد:

 فرضیه فرعی 1: فروش شرکت اصلی در مقایسه با فروش شرکت فرعی توان بیشتری در پیش­بینی فروش تلفیقی آتی دارد.

 فرضیه فرعی 2: سودناخالص شرکت اصلی در مقایسه با سود ناخالص شرکت فرعی توان بیشتری در پیش­بینی سودناخالص تلفیقی آتی دارد.

 فرضیه فرعی 3: سودعملیاتی شرکت اصلی در مقایسه با سود عملیاتی شرکت فرعی توان بیشتری در پیش­بینی سودعملیاتی تلفیقی آتی دارد.

 فرضیه فرعی 4: سود عملیات در حال تداوم قبل از مالیات شرکت اصلی در مقایسه با سود عملیات در حال تداوم قبل از مالیات شرکت فرعی توان بیشتری در پیش­بینی سود عملیات در حال تداوم قبل از مالیات تلفیقی آتی دارد.

 فرضیه فرعی 5:سودخالص شرکت اصلی در مقایسه با سود خالص شرکت فرعی توان بیشتری در پیش­بینی سودخالص تلفیقی آتی دارد.

روش تحقیق

با توجه به هدف این تحقیق مبنی بر بررسی سودمندی سود شرکت اصلی و فرعی در پیش­بینی سود تلفیقی، نوع تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه توصیفی- همبستگی است که برای بررسی دقیق­تر تأثیر متغیرها از رگرسیون داده­های ترکیبی استفاده شده است. همچنین، به منظور دستیابی به نتایج، تجزیه و تحلیل داده­ها در دو مرحله انجام می­شود. در مرحله اول، رابطه بین اجزاء سود تلفیقی در سال t و اجزاء سود شرکت اصلی و سود فرعی در سال t-1 با استفاده از دو مدل رگرسیون زیر برآورد می­شود:

 (1) Ct = β0 + β1Pt-1 + εt

 (2) Ct = α0 + α1Pt-1 + α2St-1 + εt

Ct: اجزاء سود تلفیقی در سال t.

Pt-1: اجزاء سود شرکت اصلی در سال t-1.

St-1: اجزاء سود فرعی در سال t-1.

اجزاء سود شامل فروش، سود­ ناخالص، سود عملیاتی، سود عملیات در حال تداوم قبل از مالیات و سود خالص می­باشد. به منظور استانداردسازی، اجزاء سود بر جمع کل دارایی­ها تقسیم می­شوند. با استناد به تحقیق دون هرمان و همکاران (2003) و با توجه به عدم دسترسی به اطلاعات شرکت‌های فرعی خارج از بورس، رقم سود شرکت فرعی براساس تفاوت بین سود تلفیقی و سود شرکت اصلی محاسبه می­شود. مدل 1 پایداری1 سود شرکت اصلی و مدل 2 پایداری همزمان سود شرکت اصلی و سود فرعی را در ارتباط با سود تلفیقی دوره آتی برآورد می­کند. برای هر یک از پنج جزء سود، مدل­های 1 و2 برای دوره­های زمانی غلتان 3 ساله2 برآورد شدند. سپس با استفاده از ضرایب برآورد شده مدل­های 1 و 2 اجزاء سود تلفیقی برای سال t+1 به صورت خارج نمونه­ای3 پیش­بینی شد. دقت پیش­بینی نیز به صورت پس آزمون و از طریق قدرمطلق تفاوت بین اجزاء سود تلفیقی واقعی در سال t+1 و اجزاء سود تلفیقی پیش­بینی شده طبق مدل­­های 1 و 2 به صورت زیر اندازه­گیری شد:

 (1-1) AFE1 = |Ct+1- β0 + β1Pt|

 (2-1) AFE2 = |Ct+1 - α0 - α1Pt - α2St|

AFE1: قدرمطلق خطای پیش­بینی سود تلفیقی در سال t+1 با استفاده از ضرایب برآوردی مدل 1 و سود شرکت اصلی در سال t.

 AFE2: قدرمطلق خطای پیش­بینی سود تلفیقی در سال t+1 با استفاده از ضرایب برآوردی مدل 2 و سود شرکت اصلی و سود فرعی در سال t.

چنانچه قدرمطلق خطای پیش­بینی مدل 2 (AFE2) کمتر از مدل 1 (AFE1) باشد نتیجه‌گیری می‌شود سود شرکت فرعی توان بیشتری در پیش­بینی سود تلفیقی فراهم می­کند. لذا به منظور بررسی توان سود فرعی و اصلی در پیش­بینی سود تلفیقی، میانگین زوجی قدر مطلق خطاهای پیش­بینی هر یک از اجزاء سود مقایسه می­گردد. پیش از آزمون فرضیه­ها به منظور اطمینان از برقراری پیش­فرض­های استفاده از مدل­های رگرسیونی و نیز اطمینان از قابل اتکاء بودن نتایج، آزمون همخطی (VIF)، آزمون نرمال بودن پسماندها و آزمون دوربین- واتسون انجام گردید.

جامعه آماری و نمونه

 جامعه آماری تحقیق، کل شرکت‌های پذیرفته ‌شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای گزینش نمونه­ آماری از روش نمونه­گیری حذف سیستماتیک استفاده گردید. بر این اساس کل شرکت‌های عضو جامعه آماری که دارای ویژگی­های زیر بودند به عنوان نمونه انتخاب گردید:

1-   سال مالی آن‌ها منتهی به پایان اسفند ماه باشد.

2-   در کل دوره مورد نظر صورت‌های مالی تلفیقی تهیه و ارائه کرده باشند.

3-   اطلاعات مورد نیاز آن‌ها در دسترس باشد.

4-   سهام آن‌ها در سال­های مورد بررسی معامله شده باشد.

5-   جزو بانک‌ها و شرکت‌های سرمایه­گذاری نباشند.

با لحاظ کردن این شرایط تعداد 48 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. دوره زمانی پژوهش نیز سال‌های 1382 الی 1388 است.

کلیه داده­های موردنیاز با استفاده از نرم­افزار ره­آوردنوین و تدبیرپرداز و نیز بانک‌های اطلاعاتی تهیه شده توسط مرکز اطلا­ع­رسانی بورس و اوراق بهادار تهران و سایت اینترنتی شرکت بورس جمع­آوری گردید. پس از گردآوری داده­های موردنیاز، از نرم افزار Excel به منظور طبقه­بندی و آماده­سازی داده­ها و انجام برخی محاسبات و از نرم­افزارEviews 6 و Minitab15 برای برازش مدل­ها و تجزیه و تحلیل داده­ها استفاده گردید.

یافته­های پژوهش

آماره­های توصیفی متغیرهای تحقیق در نگاره 1 ارائه گردیده است.

نگاره (1): آمار توصیفی متغیرهای تحقیق

 

 

اجزاء مختلف سود در صورت سود و زیان

 

 

فروش

سود ناخالص

سود عملیاتی

سود عملیات در حال تداوم قبل از مالیات

سود خالص

میانگین

تلفیقی

9565/0

86397/0

6493/0

51059/0

44394/0

اصلی

75062/0

43132/0

42282/0

37072/0

34515/0

فرعی

65578/0

-52977/0

-25124/0

-27710/0

-29029/0

میانه

تلفیقی

83502/0

21965/0

17134/0

13138/0

11873/0

اصلی

43451/0

12819/0

10992/0

10078/0

08703/0

فرعی

-2693/0

-52936/0

-53607/0

-82410/0

-76902/0

انحراف معیار

تلفیقی

10397/0

24245/0

18476/0

28705/0

11866/0

اصلی

58950/0

51173/0

12283/0

035505/0

09476/0

فرعی

29851/0

26911/0

25608/0

-016459/0

15179/0

نگاره (2): ماتریس همبستگی پیرسون

اجزاء سود

 (1)

تلفیقی/اصلی

 (2)

تلفیقی/فرعی

 (3)

اصلی/فرعی

فروش

97/0*

63/0- *

78/0-*

سود ناخالص

94/0*

29/0 *

04/0

سود عملیاتی

97/0*

87/0- *

95/0- *

سود عملیات در حال تداوم قبل از مالیات

94/0*

84/0- *

95/0- *

سود خالص

95/0*

88/0- *

97/0- *

 (* در سطح اطمینان 99 درصد معنادار)

با توجه به ستون اول نگاره 2، بین کلیه اجزاء سود شرکت اصلی با سود تلفیقی در سطح اطمینان 99% همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین با توجه به ستون دوم، باستثنای جزء سود ناخالص (رقم 29/0)، بین سایر اجزاء سود تلفیقی با سود فرعی همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. ستون سوم نیز حاکی از آن است که باستثنای جزء سود ناخالص (رقم 04/0) بین سایر اجزاء سود شرکت اصلی با سود فرعی در سطح اطمینان 99% همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. لازم به ذکر است نتایج آزمون‌های آماری نشان داد کلیه مفروضات رگرسیون در رابطه با مدل‌های (1) و (2) برقرار است.

نگاره (3): آزمون مقایسه زوجی میانگین قدرمطلق خطای پیش­بینی

اجزاء سود

میانگین

AFE1

میانگین

AFE2

اختلاف میانگین

 (AFE2-AFE1)

احتمال

آماره t

آماره لون

احتمال

فروش

1558/0

2759/0

1201/0

08/0

25/3

11/0

سود ناخالص

5108/0

6492/0

1383/0

41/0

52/2

15/0

سود عملیاتی

2482/0

7204/0

4722/0

00/0

64/3

09/0

سود عملیات در حال تداوم قبل از مالیات

2271/0

6322/0

4051/0

03/0

98/3

05/0

سود خالص

2725/0

6648/0

3923/0

07/0

04/2

19/0

با توجه به نگاره 3، در خصوص بررسی تساوی واریانس بین دو جامعه، مقدار آماره لون (levene) و احتمال مربوط به آن نشان می­دهد که فرضیه صفر حاکی از تساوی واریانس بین دو جامعه در سطح اطمینان 95 درصد پذیرفته می­شود. در آزمون مقایسه زوجی میانگین، فرضیه صفر حاکی از عدم وجود تفاوت معنادار آماری بین میانگین­ها است. با عنایت به نگاره 3 و با توجه به احتمال آماره t، در سطح اطمینان 95 درصد، در خصوص اجزاء فروش، سود ناخالص و سود خالص تفاوت معنادار آماری بین میانگین خطای پیش­بینی دو مدل 1 و 2 وجود ندارد. همچنین با توجه به احتمال آماره t در خصوص اجزاء سود عملیاتی و سود عملیات در حال تداوم قبل از مالیات، تفاوت معنادار آماری بین میانگین خطای پیش­بینی دو مدل 1 و2 وجود دارد و میانگین قدرمطلق خطای پیش­بینی مدل 2 (AFE2) در مقایسه با مدل 1 (AFE1) بیشتر است که نشان می­دهد اجزاء سود عملیاتی و سود عملیات در حال تداوم قبل از مالیات شرکت اصلی توان فزآینده­تری در مقایسه با اجزاء سود عملیاتی و سود عملیات در حال تداوم قبل از مالیات فرعی در پیش­بینی سود تلفیقی دارد. با توجه به این نتایج، فرضیات فرعی 1 تا 5 در سطح اطمینان 95 درصد تائید می­گردند.

 

 

نتیجه­گیری 

 این مقاله با اتخاذ رویکرد پیش­بینی سود به ارائه شواهدی تجربی در خصوص پیش­بینی سود تلفیقی با استفاده از اجزاء سود گزارش شده در صورت سود و زیان شرکت اصلی و فرعی پرداخت. یافته­ها و شواهد این تحقیق نشان می­دهد اجزاء فروش، سود ناخالص و سود خالص شرکت اصلی در مقایسه با اجزاء فروش، سود ناخالص و سود خالص فرعی توان بیشتری در پیش­بینی سود تلفیقی دارد. همچنین اجزاء سود عملیاتی و سود عملیات در حال تداوم قبل از مالیات شرکت فرعی سودمندی سود شرکت اصلی را در پیش­بینی سود تلفیقی کاهش می­دهد. با توجه به تائید فرضیات تحقیق، می­توان نتیجه گرفت سود شرکت اصلی توان فزآینده­­تری در مقایسه با سود فرعی دارد. این نتایج مشابه تحقیقات هاریس و همکاران (2003)، یاماجی (2002)، و برخلاف نتایج تحقیقات کریستینا آباد و همکاران (2000)، نیسکانن و همکاران (1998)، ایشی کاوا (2000) است.

باتوجه به نتایج تحقیق حاضر و اطلاعات جمع­آوری شده در طول دوره اجرای تحقیق پیشنهادهای زیر ارائه می­گردد:

 1. وارد کردن سود فرعی در مدل­ها توان فزآینده­تری را در مقایسه با سود اصلی فراهم نمی­کند، به تحلیل­گران و سرمایه­گذاران پیشنهاد می­گردد، در تصمیمات مربوط به سرمایه­گذاری و پیش­بینی سود تلفیقی، اطلاعات مربوط به سود اصلی را بیشتر مد نظر قرار دهند.

 2. اگرچه مدل­های بکار رفته در این پژوهش براساس متون معتبر خارجی تدوین گردیده است، اما برخی متغیرهای غیر مالی نظیر نوع مالکیت، نوع صنعت، اندازه شرکت و متغیرهای کلان اقتصادی مانند نرخ بهره، نرخ تورم، سیاست­های پولی و مالی و... که ممکن است بر سودآوری و سطح سود تاثیر داشته باشند در مدل­های تحقیق لحاظ نگردید از این­رو، پیشنهاد می­شود برای ارائه تعبیری روشن­تر از یافته­های تحقیق حاضر، شواهد بیشتری از طریق انجام تحقیقات دیگرکسب گردد.

پی­نوشت

Rolling three-year

2

persictence

1

 

 

Out of sample

3

احمدپور، احمد، بولو، قاسم، غلامی مهرآبادی، سعید. (1389). بررسی ارتباط بین سود تلفیقی با قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران و ارزیابی سودمندی و اثربخشی تغییرات اعمال شده در استاندارد حسابداری شماره 18. تحقیقات حسابداری. سال دوم. شماره 7.
نوروزی، مصطفی. (1381). تأثیر صورت‌های مالی تلفیقی در تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری استفاده کنندگان. پایان نامه کارشناسی ارشد حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی.
 شعری، صابر. سبزعلی­پور، فرشاد. (1384). سودمندی صورت‌های مالی تلفیقی در مقایسه با صورت‌های مالی شرکت اصلی. مطالعات حسابداری. شماره 9. ص96-65.
کمیته فنی سازمان حسابرسی، استانداردهای حسابداری، نشریه شماره 160، استاندارد شماره 18، صورت‌های مالی تلفیقی و حسابداری سرمایه­گذاری در واحدهای تجاری فرعی.
Abad, C. , A. Garcia-Borbolla, J. Lafarge, M. Larran and J. M. Pinero, (2000). “An Evaluation of the Value Relevance of Consolidated Versus Unconsolidated Accounting Information: Evidence from Quoted Spanish Firms”, paper presented at the 21st Annual Congress of the European Accounting Association.
Beckman, J. (1998) “. A Comparison of Consolidated and Parent-only Earnings Forecasts for Japanese Firms”. The Journal of Financial Statement Analysis (spring). 17-27.
Graham R. C. and et al (1997). “Parent and Subsidiary Earnings Announcements and Parent and Subsidiary Valuation”. Accounting and Business Research, Vol 28. No 1. 3-17.
Hall, C. , Y. Hamao and T. Harris (1994). “A Comparison of Relations between Security Market Prices, Returns, and Accounting Measures in Japan and the United States”, Journal of International Financial Management and Accounting. 5. 47–73.
Harris, T. S. , M. H. Lang and H. P. Moller. (2003). “Unconsolidated Versus Consolidated Accounting Measures: Empirical Evidence from Listed German Companies”. Paper presented at the 20th Annual Congress of the European Accounting Association.
Herrmann, D. , T. Inoue and W. B. Thomas. (2001). “TheRelation between Incremental Subsidiary Earnings and Future Stock Returns in Japan”. Journal of Business Finance and Accounting, 28. 1115–1139.
Herrmann, Don, et al (2003). “Predicting Consolidated Earning in Japan: TheIncremental Usefulness of Subsidiary Earning”. Advanced in International Accounting, Vol 16. 85-103.
Inoue, Tatsuo and et al (2007). “The effect of change in Japanese consolidation policy on analyst forecast error”. Journal of Accounting and public policy. vol 26. 39-61.
Ishikawa, H. (2000). “Consolidated Accounting Information and Stock Pricing”. Chikura Shobo in Japanese.
Jyrki Niskanen and et al. (1998). “A note the information content of parent company versus Consolidated earning”, The European Accounting Review, vol 23.
Okuda, Shin ya and Shiiba Atsushi. (2010). “An Evaluation of Relative Importance of Parent-0mly and Subsidiary Earning in japan: A Variance Decomposition Approach”. Journal of International Accounting Research, Vol 9, No. 1, 39-54.
Yamaji, Noriaki (2002). “The Value Relevance of Consolidated Versus Unconsolidated Accounting information in Japan”. Presented at the 3rd Annual Conference in NAGOYA, Japan 27–29. October.