Document Type : Research Paper
Authors
Abstract
Keywords
با رشد رقابت میان سازمانهای امروزی و تهدیدات و فرصتهایی که گریبان گیر تمامی سازمانها در سطوح مختلف داخلی و بین المللی می باشد، مفهوم ریسک اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده است. تهدیدات یاد شده می تواند به حدی باشد که سازمان را با شکست مواجه نماید. از این رو مدیران برای رشد و بقای سازمان باید به فکر راههایی برای کاهش ریسکهای نامطلوب باشند (واکر، 2003). مدیریت ریسک بنگاه با دیدگاهی سیستماتیک، از ریسکهای موجود در یک صنعت و بنگاه تجاری حداکثر فرصت را ایجاد می نماید (پورتر، 2008). در محیط کسب و کار تولیدی، صنایع فعال در بخشهای خوراکی و دارویی و همچنین پوشاک با ریسکهای بیشتر و ضریب تاثیر بالاتر، مواجه هستند، بنابراین اهمیت اجرای فنون مدیریت ریسک در این بنگاهها بسیار ضروری و با اهمیت می باشد (بون، 2012).
در این تحقیق بر آن هستیم که رابطه ی مدیریت ریسک بنگاه1 و عملکرد مالی سازمان را بررسی کرده و به این سوال پاسخ دهیم که آیا رابطهای بین اجرای فنون مدیریت ریسک بنگاه و عملکرد سازمان وجود دارد یا خیر؟ برای پاسخگویی به این سوال باید تمامی مولفههایی که در مدل تحقیق مطرح گردیده را در نظر گرفت و سپس تمامی فرضیههای فرعی تحقیق را مورد آزمون قرار دهیم و در پایان قادر خواهیم بود که نسبت به رابطه ی بین استفاده از فنون مدیریت ریسک بنگاه و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام2، که معرف عملکرد می باشد، در یک شرکت اظهار نظر نماییم.
در پژوهش حاضر برای ارزیابی عملکرد سازمان نرخ بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) را انتخاب نموده ایم. نرخ بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) نشان می دهد که سهامداران چه بازدهی کسب کردهاند، از آنجا که هدف اصلی مدیریت شرکت منتفع کردن سهامداران است، با یک رویکرد حسابداری می توان (ROE) را معیار نهایی ارزیابی عملکرد شرکت دانست (جانسون، 2002). همچنین ریسکهایی که در این پژوهش مورد مطالعه قرار می گیرند، شامل چهار دسته؛ ریسکهای استراتژیک، عملیاتی، گزارشگری و عدم رعایت قوانین و مقررات می باشد که مطابق مطالب موجود در کتاب مدیریت ریسک جامع بنگاه موسسه کوزو می باشد، که در بخشهای بعدی مقاله به صورت مفصل تبیین می گردد.
در حال حاضر شرکتها و کسب وکارهای ایرانی در شرایط خاصی از نظر اقتصادی و اجتماعی قرار گرفتهاند، پیچیده شدن محیط فعالیت این شرکتها موجب می شود که کسب و کارها در معرض انواع مختلف ریسک قرار گیرد، که قبلاً با آنها کمتر سرو کار داشتهاند. مدیریت ریسک بنگاه جهت بهبود عملکرد سازمان طراحی شده است (بروس، 2010). مدیریت ریسک بنگاه با یک رویکرد کلی نگر در زمینه کنترل مطلوب عملکرد ایفای نقش می نماید. پژوهشهای بعمل آمده نشان می دهد که اجرای سیستم مدیریت ریسک بنگاه، عملکرد سازمان را بهبود خواهد بخشید (نوکو، 2006) و وضعیت سازمان را متناسب با رشد صنایع و رقبای فعال، ارتقا خواهد داد. لذا، اجرای سیستم مدیریت ریسک جامع بنگاه برای رقابت در اقتصاد کنونی به عنوان جزء لاینفک حوزه مدیریت ریسک بنگاه می باشد.
2. پیشینه تحقیق؛
مبحث مدیریت ریسک جامع بنگاه از جمله شاخههای مدیریت ریسک می باشد که در کشور خودمان چندان مورد توجه قرار نگرفته است. متاسفانه در این زمینه فقط یک پژوهش داخلی انجام گرفته که در آن به بررسی رابطه ی استفاده از فنون مدیریت ریسک بنگاه با خلق ارزش افزوده در شرکتهای بیمهای ایران پرداخته است. نتایج این تحقیق نشانگر آن بود که وجود مکانیزمی در صنعت بیمه کشور که بر نحوه ی مدیریت ریسک شرکتهای بیمهای نظارت داشته باشد و افشاگری مناسبی از ریسکها به عمل آورد، می تواند مفید واقع شود. در واقع در این پژوهش محقق با در نظر داشتن مولفههای ریسک در صنعت بیمه، سعی در نشان دادن رابطه اجرای فنون مدیریت ریسک با ارزش افزوده ایجاد شده در شرکتهای بیمهای را داشته است و تمامی فرضیههای مرتبط اثبات گردید، که نشان دهنده رابطه موثر فنون مدیریت ریسک بنگاه با ایجاد ارزش و عملکرد مطلوب شرکت است. در تحقیق یاد شده ریسکهایی که برای شرکتهای بیمهای اندازهگیری شده است، چندان مربوط و مرتبط با ریسکهای موجود در صنعت بیمهای ایران نیست و این یکی از کاستیهای با اهمیت این تحقیق است (ایزدپناهی، 1388).
در تحقیقات انجام شده در خارج از کشور، می توان به تحقیقی که آقای گردون و همکاران در سال 2009 با عنوان "مدیریت ریسک جامع بنگاه و عملکرد سازمان با رویکرد اقتضایی" انجام دادهاند اشاره نمود. در این تحقیق آقای گردون و همکاران رابطه بین مدیریت ریسک جامع بنگاه و عملکرد سازمان را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیدهاند که یک سازمان با استفاده از فنون مدیریت ریسک جامع بنگاه، عملکرد خود را بهبود خواهد بخشید. همچنین بر اساس این پژوهش عملکرد سازمان به پنج عامل؛ عدم اطمینان محیطی، رقابت در صنعت، اندازه سازمان، پیچیدگی سازمان و نگرش هیئت مدیره سازمان بستگی دارد، که در صورت برنامه ریزی و کنترل مناسب می تواند بجای تهدید فرصتهای خوبی را فراهم نماید و در نهایت بر عملکرد مناسب سازمان موثر واقع شود. لازم به ذکر است که این پژوهش در زمینه مدیریت ریسک بنگاه بسیار بدیع و نوآورانه بوده و تاکنون پایه ی بسیاری از پژوهشهای دیگر در حوزه ی ریسک قرار گرفته است (گوردون، 2009). در تحقیق دیگری که توسط آقای هویت و لاینبرگ در سال 2009 بر پایه ی دادههای کسب شده از صنعت بیمه و استفاده از Q توبین برای ارزیابی عملکرد انجام گرفنه است، این نتیجه بدست آمده که استفاده از ERM در سازمانها با عث بهبود عملکرد خواهد شد (هویت، 2009). همچنین موسسه تاورز پرین در سال 2006 پژوهشی را باعنوان خلق ارزش از طریق مدیریت ریسک بنگاه در صنعت بیمه انجام داد. این پژوهش به شکل جامعی مباحث مرتبط با مدیریت ریسک بنگاه را در صنعت بیمه مطرح می کند و مدعی است که شرکتهای بیمه با پیروی از مدل این تحقیق قادر به خلق ارزش خواهند بود. مدل مفهومی این تحقیق از سه بخش توسعه استراتژی ها، اجرای استراتژیها و کنترل عملکرد استراتژها تشکیل شده است و به بحث در خصوص ارزیابی ریسکهای مرتبط و همچنین فرموله نمودن جهت استراتژیهای مناسب جهت مدیریت ریسکهای موجود می پردازد.
در تحقیق حاضر برای بررسی رابطه موجود بین اجرای فنون مدیریت ریسک و عملکرد بنگاه در شرکتهای فعال در صنایع غذایی از مدل ارائه شده در کتاب کوزو استفاده گردیده است که شامل چهار دسته؛ ریسکهای استراتژیک، عملیاتی، گزارشگری و عدم رعایت قوانین و مقررات می باشد. همچنین برای معیار سنجش عملکرد بنگاه از بازده حقوق صاحبان سهام استفاده شده است. لازم به ذکر است که تمامی متغیرهای تحقیق با استفاده از اطلاعات صورتهای مالی قابل محاسبه می باشد که در جای خود به صورت جامع آورده خواهد شد. بنابراین با توجه به این توضیحات، البته مختصر، می توانیم فرضیههای تحقیق را به صورت زیر عنوان نمائیم؛
فرضیه اصلی تحقیق؛ بین استفاده از فنون مدیریت ریسک و عملکرد رابطه وجود دارد.
فرضیههای فرعی تحقیق؛
در ادامه، پس از آشنایی با روش تحقیق و مرور اجمالی مباحث نظری پیرامون ریسک و فنون مدیریت ریسک بنگاه، مدل مفهومی پژوهش و ارتباط متغیرها را ارائه می نماییم و به نحوه ی شاخص گذاری و محاسبه ی هریک از عوامل خواهیم پرداخت.
3. روش پژوهش
3-1. روش شناسی تحقیق
این مقاله برگرفته از پژوهشی است که از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه ی سازمانهای فعال در صنایع غذایی درج شده در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران است که بیش از یک سال از تاریخ پذیرش آنها می گذرد. بنابراین در این پژوهش از نمونه استفاده نشده است و تمام شماری کرده ایم. تعداد این شرکتها بالغ بر 32 مورد می باشد. علت انتخاب صنعت غذایی در این پژوهش این بود که این صنعت در سرتاسر دنیا از نظر عوامل ریسکی و همچنین ضریب تاثیر بر عملکرد یک شرکت جزو صنایع تولیدی پیشتاز می باشد. بنابراین نتایج این پژوهش می تواند وجود و یا عدم وجود رابطه بین فنون مدیریت ریسک بنگاه و عملکرد شرکت را بخوبی نمایان سازد. به عبارت دیگر، در صورت انتخاب صنعتی که چندان با ریسک مواجه نمی باشد، به نتایجی گمراه کننده منحرف خواهیم شد، زیرا در چنین شرکتهایی چه از فنون مدیریت ریسک استفاده شود و یا نشود چندان تفاوت با اهمیتی در عملکرد شرکت ایجاد نخواهد کرد.
در مدل مفهومی پژوهش میزان استفاده سازمان از فنون مدیریت ریسک جامع بنگاه به عنوان متغیر مستقل و عملکرد سازمان به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. متغیرهای مستقل پژوهش شامل مدیریت ریسکهای استراتژیک، مدیریت ریسکهای عملیاتی، مدیریت ریسکهای گزارشگری و مدیریت ریسکهای عدم رعایت قوانین و مقررات می باشد، که البته در قسمت مباحث نظری خواهیم دید که خود متاثر از چه عواملی می باشند و اینکه چگونه محاسبه می گردند. همچنین متغیر وابسته که همان عملکرد شرکت می باشد، که معیار اندازهگیری آن را در این پژوهش بازده حقوق صاحبان سهام (علت انتخاب این معیار را در بخش مربوط به ROE بیان نموده ایم) تعیین کرده ایم به صورت مفصل در مباحث نظری تشریح می نماییم.
اطلاعات مورد نیاز این پژوهش با روش کتابخانهای جمع آوری شده، که از ابزار فیش تحقیقاتی بدست آمده است. البته بخش اعظم و اصلی اطلاعات لازم برای محاسبات کاربردی، توسط صورتهای مالی حسابرسی شده سازمان بورس و اوراق بهادار تهران تهیه شده است و از طریق شبکه اطلاع رسانی کدال3 گردآوری گردیده است. تمامی فاکتورهای مورد استفاده در این مدل، جهت محاسبه و کمی سازی ERM و عوامل موثر آن، فاکتورهای مالی و حسابداری هستند که همان طور که گفته شد از اطلاعات سازمان بورس قابل تهیه می باشد و در نهایت برای آزمون فرضیه اصلی تحقیق که بررسی رابطه متغیر مستقل (میزان استفاده از فنون مدیریت ریسک بنگاه) و متغیر وابسته (عملکرد بنگاه) است، پس از استاندارد سازی دادهها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است.
در قسمتهای بعدی همین بخش به روشهای محاسبه و کمی سازی ERM و عوامل موثر برآن خواهیم پرداخت.
3-2. مباحث نظری
در این قسمت به بررسی و تعریف متغیرهای بکارگرفته شده در این تحقیق می پردازیم، و در نهایت در پایان این بخش مدل مفهومی تحقیق که شامل متغیرهای یاد شده و روابط بین آنها می باشد را تشریح می نماییم؛
3-2-1. تعریف ریسک
در متون و ادبیات مدیریت ریسک بر حسب هدف و حوزه مورد مطالعه تعاریف و تعابیر متعددی از ریسک شده است. در فرهنگ وبستر ریسک به معنای در معرض خطر قرار گرفتن است (راعی و سعیدی، 1385: 45). از نظر مارکویتز، ریسک انحراف معیار چند دوره یک متغیر است که در طول یک دوره مشخص و در یک موقعیت معین اتفاق بیفتد (ویلیامز وهینز، 1385: 27) و چینیها آن را به صورت ترکیبی از خطر و فرصت نشان می دهند و از نظر رز و اسپدینگ عبارت است از هر چیزی که مانع از دستیابی سازمان به اهدافش شود (اسپدینگ و رز، 2008). البته در تعاریف ریسک باید توجه داشت که ریسک ماهیتی دو پهلو دارد، یک طرف آن فرصت و طرف دیگر آن تهدید است. بنابراین ریسک به خودی خود چیز بدی نیست.
3-2-2. مدیریت ریسک
مدیریت ریسک نظامی است که سازمان ضمن شناسایی و تحلیل ریسک ها، مجموعه فنون و استراتژیهای را برای رویارویی با آنها اتخاذ می کند و میزان موفقیت مدیریت ریسک به میزان توانمندی در ارزیابی ریسک ها، به کارگیری ترکیب بهینه از استراتژی و وجود یک بازخور مناسب بستگی دارد. براین اساس این تعریف مدیریت ریسک متشکل از سه جزء می باشد: 1- شناسایی و تحلیل ریسکها 2- فنون و استراتژیهای رویارویی با ریسک ها، 3- بازخور. این اجزا، اصول بنیادین مدیریت ریسک را تشکیل می دهند و کم وبیش در تمام دیدگاههای مدیریت ریسک وجود دارند.
در سالهای اخیر تغیر پارادایمی در شیوه ی نگرش به مدیریت ریسک به وجود آمده است به طوری که بجای بررسی مدیریت ریسک از یک دیدگاه جزیره ای، نگرشی کل گرا به مدیریت ریسک اتخاذ می شود (گوردون، 2009).
مدیریت ریسک بنگاه منافع همه ذینفعان سازمان اعم از سهام داران، بستانکاران، مدیران ارشد، کارکنان، مشتریان و انجمنهای عضو را تامین می کند (کس، 2003).
3-2-3. پیدایش مدیریت ریسک بنگاه
مدیریت ریسک سنتی ثابت نموده که برای نجات سازمانها از اتفاقات غیرقابل پیش بینی (مثل فجایع طبیعی، فجایع ساخت بشر و رکود بزار) کافی نیست. امروزه سازمانها برای خلق سود و ارزش در شرایط نامطمئن محیط تجاری باید ریسکهای بیشتر و بیشتری را بپذیرند (آچاریا، 2007). مفاهیم مدیریت ریسک جامع بنگاه بر اساس جو متلاطم اقتصادی در سالهای اخیر اهمیت بسزایی یافته و این امر باعث گردیده که موسسات تجاری جهت مصون سازی خود در برابر ریسکهای موجود اقداماتی قابل توجه انجام دهند.
3. 2. 4. چارچوب عملیاتی مدیریت ریسک بنگاه در شرکت ها
مئول بروک معتقد است در کسب و کار، مدیریت ریسک بنگاه، سیاست کلی مدیریت ریسکهای ایجاد شده توسط عوامل خلق کننده ارزش است و معتقد است مدیریت ریسک بنگاه به تعیین، شناسایی و ارزیابی مجموع ریسکهای که بر ارزش سازمان تأثیر می گذارند می پردازد و شامل استراتژی مدیریت این ریسکها در عرصه سازمان می باشد (کلندرو، 2006).
از آنجایی که اجرای یک برنامه مؤثر نیازمند تعیین چارچوبی است که در آن کلیه اجزای برنامه مطرح شده باشد، در این بخش ابتدا چارچوب عملیاتی نمودن مدیریت ریسک بنگاه در شرکتهای فعال در صنایع غذایی مطرح و سپس اجزاء آن به تفصیل شرح داده می شود، این اجزاء اصول و گامهایی هستند که سازمان را در اداره کردن ریسکهای بنگاه یاری می رسانند.
موسسه تاورز پرین یک چارچوب کلی از پیاده سازی مدیریت ریسک مالی و عملیاتی در سطح بنگاه ارائه داده است. براساس این مدل پیاده سازی مدیریت ریسک بنگاه از سه گام اساسی تشکیل شده است؛ توسعه بهترین استراتژی ها، اجرایی استراتژیها و ارزیابی عملکرد (میکولیس و شاه، 2001).
3-2-5. ارائه شاخصی برای برآورد میزان استفاده از فنون ERM در سازمان ها
برای اجرا وارزیابی هر مفهوم و فرآیندی باید برای آن شاخصهایی را تعریف کرده و با توجه به این شاخصها مفهوم مورد نظر را ارزیابی کنیم. مفهوم مدیریت ریسک جامع بنگاه نیز از این قائده مستثنی نیست. متاسفانه در ایران تا کنون شاخص مناسبی برای سنجش اینکه سازمانها تا چه اندازهای از فنون مدیریت ریسک بنگاه استفاده می نمایند تعریف نشده است. در این تحقیق بر آن هستیم که با استفاده از دادههای بدست آمده از اطلاعات بازار بورس شاخصی برای مدیریت ریسک بنگاه تعریف نموده و به صورت قابل اجرایی این مفهوم را کمی کنیم تا کارشناسان امر از این روش برای ارزیابی ERM در سازمانهای پذیرفته شده در بازار بورس استفاده نمایند.
مراحل اصلی اجرای فرایند مدیریت ریسک جامع بنگاه به صورت مدل زیر می باشد؛
نگاره (1): فرایند مدیریت ریسک جامع در سازمان (مادوسان، 2006)
تدوین اهداف استراتژیک و عملیاتی |
شناسایی ریسکها تهدیدات و فرصت ها |
تحلیل ریسکها اثرات و احتمالات وقوع آنها |
ارزیابی ریسکهای شناسایی شده |
اخذ استراتژی مناسب |
اجرای استراتژی ها |
کنترل و نظارت |
در بحثهای راجع به ERM معمولا از ارائه یک شاخص استاندارد درباره ی چگونگی کمی کردن این مفهوم خودداری شده است (گوردون، 2009). در این تحقیق از مدلی که آقای گوردون و همکاران در سال 2009 در مقالهای با عنوان مدیریت ریسک جامع بنگاه و عملکرد سازمان از دیدگاه اقتضایی برای اندازهگیری و کمی کردن ERM در سازمانها بکار گرفتهاند، برای کمی کردن و شاخصی برای ERM استفاده می کنیم، سپس شاخصی را برای اندازهگیری اینکه سازمان به چه اندازهای از فنون ERM استفاده می کند تعریف کرده و این شاخص را ERMI4 نام گذاری می کنیم. این شاخص بر پایه ی مدل موجود در کتاب Coso Enterprise Risk Management که 4 هدف مدیریت ریسکهای استراتژیک5، مدیریت ریسکهای عملیاتی6، مدیریت ریسکهای گزارشگری7 و مدیریت ریسکهای عدم رعایت قوانین و مقررات8 برای ERM تعریف کرده، تعیین می گردد (موئلر، 2007). ERMI در حقیقت شاخصی جهت کمی نمودن ERM است. به عبارت دیگر ERMI همان ERM است.
طبق این فرمول برای محاسبه ی ERM ابتدا باید کمیتهای زیرمجموعه آن تعیین گردد. نحوه محاسبه هر یک از این چهار مورد را ذیلاً بیان می کنیم؛
3-2-5-1. مدیریت ریسکهای استراتژیک:
استراتژی به روشی که یک سازمان جایگاه خود را نسبت به رقبایش تعریف می کند اشاره دارد. سازمان هنگام اجرای استراتژی سعی می کند مزیتهای رقابتی اش را نسبت به رقبا بهبود بخشد (Porter, 2008). این مزیت رقابتی باید ریسک ورشکستگی را کاهش دهد و باعث افزایش عملکرد و ارزش سازمان شود. مدیریت ریسک بنگاه تغییری ارزشمند در نوع نگرش سازمان نسبت به ریسکها به وجود می آورد، ریسک صرفاً یک عامل تهدیدی که باید از آن دوری کرد نیست و می تواند یک منبع فرصت نیز باشد (کس، 2003).
مدیریت ریسک بنگاه اتفاقات بالقوه را به دودسته ریسک و فرصت تقسیم می کند. حوادثی که تاثیرات منفی دارند همان ریسکهایی هستند که مانع خلق ارزش می گردند و یا موجب تخریب ارزش موجود سازمان می شوند، و در مقابل فرصتها احتمال وقوع حادثهای هستند که تاثیر مثبتی بر دستیابی به اهداف، خلق ارزش و حفظ ارزش فعلی داند (کوزو، 2004). در مبحث ریسکهای استراتژیک باید ریسکها را در دو قالب درون سازمانی (استراتژی فروش و مشتری مداری) و برون سازمانی (استراتژی در برابر عوامل اقتصاد و صنعت) تفکیک نماییم.
در شرکتهای تولیدی روشهای تولید، تامین مالی و... تقریباً مشابه است. در این حالت تنها استراتژی که می تواند شرکت را جهت ایجاد مزیت رقابتی یاری نماید، استراتژی فروش و مشتری مداری می باشد. بنابراین در یک سازمان هرچه فروش و مشتری مداری نسبت به رقیبان همان صنعت بیشتر باشد، به این معنی است که این سازمان عملکرد استراتژیک بهتری نسبت به رقبایش خواهد داشت. از این رو یکی از دو عامل استراتژی را نسبت فروش تعدیل شده از رضایت مشتری به میانگین فروش صنعت در نظر می گیریم؛
قسمت دوم مدیریت ریسکهای استراتژیک را ریسکهای سیستماتیک صنعت (ریسکهای برون سازمانی) تشکیل می دهد. توانایی موسسه در کاهش ریسکهای سیستماتیک بطور ویژهای در فرایند اجرای فنون ERM قرار دارد. در فرایند اجرای فنون مدیریت ریسک بنگاه بررسی تهدیدات خارجی از جایگاه ویژهای برخوردار است و فلسفه مدیریت ریسک جامع بنگاه به دنبال کاهش ریسکهای سیستماتیک یعنی همان ریسکهای برون سازمانی که تحت کنترل سازمان نیستند و از محیط بیرونی سازمان به آن تحمیل می گردد (Coso, 2004). از این جمله ریسکها می توان ریسکهای صنعت، ریسکهای اقتصادی، ریسک تغییرات قوانین نامبرد. فرایند مدیریت ریسک بنگاه به دنبال استفاده از فنونی برای کاهش اثر این گونه ریسکهای برون سازمانی می باشد. مزیت اصلی اجرای فون ERM متنوع سازی و در نتیجه کاهش ریسک سیستماتیک پرتفوی می باشد (هویت، 2009). ریسکهای سیستماتیک با ضریب بتا (β) اندازهگیری می گردند، پس برای سنجش ریسک حاکم در این بخش از نسبت بتای تعدیل شده شرکت به میانگین بتای صنعت استفاده می نماییم؛ (بتای شرکتها جزو اطلاعات بورسی است که از طریق سازمان بورس و اوراق بهادار تهران قابل دریافت است)
3-2-5-2. مدیریت ریسکهای عملیاتی
در فرایند مدیریت ریسک جامع بنگاه از فنونی برای مدیریت ریسکهای عملیاتی استفاده می شود که مراحل آن عبارت است از؛ شناسایی ریسکهای عملیاتی، رتبه بندی ریسکهای شناسایی شده و اتخاذ تصمیمات مناسب در برخورد با این ریسک ها. به هرحال فرایند مدیریت ریسک جامع بنگاه به دنبال اجرای فنونی برای کاهش ریسکهای عملیاتی است که درنهایت باعث افزایش کارایی و عملکرد سازمان می گردد (بنکر، 2005). عملکرد بهتر یکی از نتایج حاصل از استفاده بهتر از فنون مدیریت ریسک بنگاه بوده و باید ریسکهای کلی که منجر به شکست سازمان را کاهش داده و بنابراین کارایی و ارزش سازمان را افزایش دهد. از این رو گردش داراییها را که به صورت فروش بر کل داراییها تعریف می شود بعنوان یک معیار برای کارایی عملکرد است (کیماز، 2006).
Operation1 = (sales) / (total assets)
فنون مدیریت ریسک بنگاه باعث افزایش کارایی کارکنان نیز می شود بنا براین معیار دوم برای استفاده از فنون مناسب برای مدیریت ریسکهای عملیاتی سازمان نزخ داده - ستانده است که از تقسیم فروش بر تعداد کارکنان سازمان بدست می آید (گوردون، 2009).
Operation2 = (sales) / (number of employees)
3-2-5-3. مدیریت ریسکهای گزارشگری
گزارشگری درست و دقیق برای موفقیت سازمان در همه ی ابعاد حیاتی است. هدف گزارشگری درست و دقیق باید هدایت کننده اصلی همه ی فعالیتهای ERM باشد. به هر حال سیستم کنترلهای داخلی مناسب برای گزارشگری درست و دقیق لازم و ضروری به نظر می رسد (کوزو، 2004).
ابعاد فرایند کنترل داخلی شامل موارد زیر است:
مدیریت ریسک جامع بنگاه با استفاده از فنون و ابزار فرایند کنترل داخلی به دنبال کاهش ریسکهای گزارشگری بوده و در تلاش برای این است که سودهای غیرقانونی و تقلبهای مالی در سازمان را به حداقل برساند و صحت و دقت اطلاعات مالی و غیر مالی را به حداکثر برساند (کوهن، 2004).
گزارشگری نامطلوب مالی ریسک کلی ورشکستگی موسسه را افزایش داده و بنابراین باعث کاهش عملکرد و ارزش سازمان می شود (گوردون، 2009). یک معیار برای قابلیت اتکا پایین گزارشگری مالی، ترکیب سه متغیر زیر است: 1. ضعفهای با اهمیت کنترلهای داخلی9 2. گزارش مشروط حسابرسی10 3. ارائه مجدد صورتهای مالی11؛
Reporting1 = (material weakness) + (auditor opinion) + (restatement)
جهت کمی سازی متغییر ضعف کنترلهای داخلی از معیار استاندارد حسابرسی عملکرد که توسط مشاوران حسابرسی و حسابرسان داخلی انجام می گیرد استفاده شده است، که به صورت الزامی در شرکتهای بورسی محاسبه می شود. همچنین در مورد متغیر گزارش مشروط حسابرس از معیار میانگین موزون گزارشات مشروط در طی سالیان فعالیت شرکت استفاده می گردد. متغیر ارائه مجدد صورتهای مالی نیز همانند متغیر گزارش مشروط حسابرس اندازهگیری می گردد.
3-2-5-4. مدیریت ریسکهای عدم رعایت قوانین و مقررات
با ورود سازمان به محیط پیچیده و افزایش تعاملات سازمان با محیط بیرونی، سازمان چارهای جز رعایت قوانین و مقررات حاکم بر این روابط با محیط خارجی ندارد. به همین دلیل سازمانها در معرض طیف گستردهای از ریسکهای عدم رعایت قوانین و مقررات قرار می گیرد (کوزو، 2004).
فنون مدیریت ریسک بنگاه، بررسی ریسکهای مربوط به عدم رعایت قوانین و مقررات را در تک تک اجزای چاچوب فرایند اجرای مدیریت ریسک بنگاه، مانند بافتهای محیط داخلی، هدف گذاری، کنترل ریسک و همچنین در سرتاسر سازمان پیشنهاد می کند (کوزو، 2004).
یکی از ابزارهای کارآمد در این زمینه استانداردهای پذیرفته شده حسابرسی می باشد (OKeefe,1994). بنابراین اولین معیار برای اندازهگیری قوانین و مقررات استفاده شده در این تحقیق نسبت حق الزحمه حسابرس به مجموع داراییها می باشد؛
Compliance1 =
معیار دوم برای اندازهگیری رعایت قوانین و مقررات سود و زیان ناشی از دعاوی حقوقی می باشد. اگر شرکتی تلاش زیادی برای رعایت قوانین و مقررات نماید طبیعی است که انتظار داشته باشیم که زیانهای دعاوی کمتر و سود دعاوی بیشتری داشته باشیم.
Compliance2 =
در این بخش از معیار سود (زیان) ناشی از دعاوی حقوقی استفاده می گردد، به این صورت که میانگین موزونی از سود (زیان) دعاوی حقوقی را در طول فعالیت شرکت محاسبه نموده و آن را با میانگین سنی داراییها استفاده می کنیم.
3-2-6. اندازهگیری عملکرد
همانگونه که قبلا اشاره گردید، امروزه سازمانها در محیط متغیر و متلاطمی فعالیت می نمایند، پس با بهره گیری از معیارهای ارزیابی عملکرد، مدیریت می تواند فعالیتهای سازمان را در مسیر شکوفایی و تحقق اهداف و استراتژیهای سازمان هدایت کند. همچنین ارزیابی عملکرد بازخوری از میزان توانمندی در اجرا، و تحقق استراتژیهای سازمان را به مدیران ارائه می نماید (آچاریا، 2007).
به عقیده ی آچاریا سازمانها و موسسات مالی چهار هدف سازمانی مشترک را دنبال می کنند؛ این چهار هدف عبارتند از: سود آوری، مسئولیت اجتماعی، رشد و توانگری (آچاریا، 2007). وی معتقد است مسئولیت اجتماعی، عنصر مهمی در خلق ارزش پایدار برای سازمانهای مالی می باشد.
برای ارزیابی و اندازهگیری عملکرد شرکت معیارهای زیادی وجود دارد. به طور کلی معیارهای ارزیابی عملکرد را می توان به دو دسته ی حسابداری و اقتصادی تقسیم نمود. در معیارهای حسابداری عملکرد شرکت با توجه به دادههای حسابداری ارزیابی می گردد، که می توان به رشد سود، سود تقسیمی، جریانهای نقدی، سود هر سهم و نسبتهای مالی (شامل P/E, P/B, ROE, ROA و نسبت Q توبین) اشاره نمود.
معیارهای مورد استفاده در این پژوهش نرخ بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) می باشد که در ادامه به آن می پردازیم.
3-2-6-1. نرخ بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
نرخ بازده حقوق صاحبان سهام یکی از نسبتهای مالی است که از طریق تقسیم سود قبل از مالیات به حقوق صاحبان سهام بدست می آید، بنابراین همه ی ایرادات سود حسابداری را به همراه دارد (جهانخانی، 32:1374). ROE می تواند تحت تاثیر سوگیریهای مدیریت قرار گیرد (احمدپور، 85:1383).
دلیل استفاده این نسبت در پژوهش حاضر اولاً این است که ROE ناشی از اطلاعات قابل اتکای حسابداری است و دیگر تحت تاثیر برآوردهای ناشیانه قرار نمی گیرد. ثانیاً ROE نشان دهنده نسبت بازده به حقوق صاحبان سهام است و عملکرد خالص شرکت را نمایان می سازد. بنابراین در مقایسه با نرخ بازده دارایی ها، نسبت مناسب تری برای ارزیابی عملکرد شرکت است.
3-2-7. الگوی مفهومی پژوهش
بر اساس توضیحات داده شده در بخش مفاهیم نظری و همچنین روابط بین متغیرهای تحقیق و عوامل تشکیل دهنده آنها، مدل مفهومی تحقیق به صورت زیر می باشد؛
نگاره (2): مدل مفهومی پژوهش
مدیریت ریسک کاهش فروش |
مدیریت ریسکهای استراتژیک |
فنون مدیریت ریسک بنگاه |
|
عملکرد ROE |
مدیریت ریسک سیستماتیک |
||||
مدیریت ریسک عدم کارایی کارکنان |
مدیریت ریسکهای عملیاتی |
|||
مدیریت ریسک عدم کارایی فرایند تولید |
||||
مدیریت ریسک گزارشگری |
مدیریت ریسک گزارشگری |
|||
مدیریت ریسک عدم رعایت قوانین و مقررات |
مدیریت ریسک عدم رعایت قوانین و مقررات |
همانطور که نمایان است، این مدل شاخصهای مدیریت ریسک بنگاه و همچنین مولفههای ارزیابی خود این شاخصها را نشان می دهد و در نهایت رابطه کلی آنها را با عملکرد شرکت به تصویر می کشد. بنابراین برای انجام محاسبات باید از طریق اطلاعات صورتهای مالی مولفه ها، بعد از تعیین مولفهها شاخصها را ارزیابی نماییم و در نهایت می توانیم ERM را محاسبه و رابطه آنرا با عملکرد شرکت بسنجیم.
4. یافتههای پژوهش
همانگونه که در مقدمه بیان شد، سوال اصلی تحقیق این بود که آیا رابطهای بین استفاده از فنون مدیریت ریسک بنگاه و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام در یک شرکت وجود دارد؟ برای پاسخگویی به این سوال باید تمامی مولفههایی که در مدل تحقیق مطرح گردید را در نظر گرفته و سپس تمامی فرضیههای فرعی تحقیق را مورد آزمون قرار دهیم و در پایان قادر خواهیم بود که نسبت به رابطه ی بین استفاده از فنون مدیریت ریسک بنگاه و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام در یک شرکت اظهار نظر نماییم.
با عنایت به اینکه در این پژوهش از نرم افزار SPSS استفاده شده است و با توجه به اینکه این نرم افزار پس از محاسبه ی ضریب همبستگی پیرسون، سطح معنی داری آن را ارائه می کند. لذا در نتایج تحلیلها هرگاه سطح معنی داری کمتر از 5% بود، بدین معناست که بین اهداف مدیریت ریسک بنگاه و عملکرد سازمان رابطه ی معنی داری وجود دارد و چنانچه سطح معنی داری بزرگتر از 5% باشد، آنگاه عدم وجود رابطه معنیی دار به اثبات می رسد.
در ادامه ی این بخش به آزمون فرضیهها و بررسی نتایج آنها می پردازیم.
4-1. آزمون فرضیه فرعی شماره یک
نام متغیرها |
ضریب همبستگی |
عدد معنی داری (sig) |
a (مقدار خطا) |
رابطه معنی داری |
مدیریت ریسکهای استراتژیک
ROE |
330/0 |
65/0 |
05/0 |
وجود ندارد |
نتایج آزمون فرضیه فوق عنوان می کند که در سطح اطمینان 95% رابطه معنی داری بین مدیریت ریسکهای استراتژیک و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام وجود ندارد. این نتیجه گیری بر خلاف نتایج بدست آمده از تئوریهای مطرح شده در زمینه ERM است. به نظر می رسد که پیشامد بدلیل ماهیت رفتاری مصرف کنندگان کالا می باشد. در کشور ایران مفاهیم مشتری مداری چندان کمک قابل توجهای به فروش شرکت نمی کند. افراد برای خرید کالاهای با کیفیت مشابه از کالایی استفاده می نمایند که قیمت کمتری داشته باشند و چندان توجهای به مشتری مدار بودن شرکت نخواهند داشت. البته این موضوع در کالاهای صنعت غذایی حاکم است، که شخص چندان احتیاجی به موارد مشتری مداری نمی بیند ولی باید اقرار داشت که در صنایعی مانند لوازم الکترونیکی چنین نخواهد بود. همچنین این نتیجه به ریسکهای سیستماتیک مربوط می شود. از ریسکهای سیستماتیک به عنوان ریسکهای غیر قابل اجتناب یاد می شود. بنابراین مدیریت ریسکهای سیستماتیک چندان نمی تواند عملکرد شرکت را رو به بهبود سپارد.
4-2. آزمون فرضیه فرعی شماره دو
نام متغیرها |
ضریب همبستگی |
عدد معنی داری (sig) |
a (مقدار خطا) |
رابطه معنی داری |
مدیریت ریسکهای عملیاتی ROE |
532/0 |
002/0 |
05/0 |
وجود دارد |
نتایج آزمون فرضیه فوق عنوان می کند که در سطح اطمینان 95% رابطه معنی داری بین مدیریت ریسکهای عملیاتی و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام وجود دارد. همانطور که بیان شد، این بخش از فنون مدیریت ریسک بنگاه نمایانگر عملیات عادی واحد تجاری است. به طور دقیقتر این بخش بهینگی بودجه بندی سرمایه (چینش مناسب دارایی ها) و عملکرد مناسب کارکنان شرکت را نشان می دهد. بدیهی است که اگر در این زمینهها شرکت به خوبی مدیریت شود، عملکرد شرکت را ارتقا خواهد داد.
4-3. آزمون فرضیه فرعی شماره سه
نام متغیرها |
ضریب همبستگی |
عدد معنی داری (sig) |
a (مقدار خطا) |
رابطه معنی داری |
مدیریت ریسکهای گزارشگری ROE |
675/0 |
000/0 |
05/0 |
وجود دارد |
نتایج آزمون فرضیه فوق عنوان می کند که در سطح اطمینان 95% رابطه معنی داری بین مدیریت ریسکهای گزارشگری و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام وجود دارد. رابطه معنی دار در این زمینه در حقیقت بیان رابطه بین عملکرد شرکت با مدیریت ریسک ناشی از ضعف کلی سیستم گزارشگری مالی شرکت می باشد. مهمترین عامل تاثیر گذار بر ریسکهای این سطح ضعف سیستم کنترل داخلی شرکت است. بنابراین جهت ارتقا عملکرد سیستم کنترل داخلی باید به خوبی کنترل گردد.
4-4. آزمون فرضیه فرعی شماره چهار
نام متغیرها |
ضریب همبستگی |
عدد معنی داری (sig) |
a (مقدار خطا) |
رابطه معنی داری |
مدیریت ریسک عدم رعایت قوانین ومقررات ROE |
332/0 |
01/0 |
05/0 |
وجود دارد |
نتایج آزمون فرضیه فوق عنوان می کند که در سطح اطمینان 95% رابطه معنی داری بین مدیریت ریسک عدم رعایت قوانین ومقررات و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام وجود دارد. عدم رعایت قوانین و مقررات ریسکهای دعاوی حقوقی و همچنین ریسک هزینههای پیرامون آن را افزایش میدهد. این مورد نیز بدیهی به نظر می رسد که با مدیریت مناسب این بخش می توانیم از درجه ریسکهای ورشکستگی بکاهیم و در جهت عملکرد مناسبتر شرکت، با کاهش هزینههای دعاوی حقوقی و همچنین هزینههای ورشکستگی، قدمی برداریم.
4-5. آزمون فرضیه اصلی تحقیق
نام متغیرها |
ضریب همبستگی |
عدد معنی داری (sig) |
a (مقدار خطا) |
رابطه معنی داری |
استفاده از فنون مدیریت ریسک بنگاه ROE |
668/0 |
000/0 |
05/0 |
وجود دارد |
نتایج آزمون فرضیه اصلی تحقیق عنوان می کند که در سطح اطمینان 95% رابطه معنی داری بین استفاده از فنون مدیریت ریسک بنگاه و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام وجود دارد. اثبات فرضیه اصلی تحقیق نشان می دهد که بکارگیری فنون مدیریت ریسک جامع بنگاه، که خود متشکل از چهار عامل اساسی است، عملکرد شرکت را بهبود خواهد داد. واین نتیجه بر اساس تاثیر پذیری عملکرد شرکت از حداقل سه مورد از شاخصهای ERM، یعنی مدیریت ریسکهای عملیاتی، گزارشگری و عدم رعایت قوانین و مقررات، بدست آمده است. لازم به توجه است که مدیریت ریسکهای استراتژیک در صنایع دیگر و یا در محیطهای اقتصادی با ثبات تر می تواند تاثیر بسزایی در عملکرد شرکت داشته باشد.
5. نتیجه گیری
همانطور که ملاحظه نمودید هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین استفاده از فنون مدیریت ریسک بنگاه و بازده حقوق صاحبان سهام می باشد. برای دستیابی به این خواسته از مدل ارائه شده در کتاب مدیریت ریسک جامع بنگاه کوزو و همکاران استفاده گردید و بر طبق آن فرضیههایی مطرح و مورد آزمون قرار گرفت. در بخش تجزیه و تحلیل دادهها هر یک از مفروضات مورد آزمون قرار گرفت و رابطه ی عوامل هر فرضیه با بازده حقوق صاحبان سهام تحلیل شد.
بنابر تجزیه و تحلیلهای انجام گرفته، مشاهده نمودیم که مدیریت ریسک بنگاه در تمام زیرسطحها با بازده حقوق صاحبان سهام در سطح اطمینان 95% رابطه معنی دار دارد به جز زیرسطح مدیریت ریسکهای استراتژیک، که در سطح اطمینان 95% رابطه ی معنی داری ندارد و دلایل آن تشریح گردید.
در ادامه ی این بخش با در نظر گرفتن نتایج حاصل از تجزیه و تحلیلهای صورت گرفته، می توان پیشنهادات زیر را ارائه نمود؛
در مورد فرضیه اول این موضوع تبیین می گردد که مدیریت ریسکهای استراتژیک چندان تاثیری بر بازده حقوق صاحبان سهام ندارد، پس در این زمینه، البته در حال حاضرنمی توان چندان پیشنهاد موثری ارائه نمود. ولی در هر صورت بهتر است شرکت از استراتژی استفاده نماید که در برابر ریسکهای سیستماتیک (مثل نرخ تورم، نرخ بهره بانکی، رونق و رکود اقتصادی و... ) تا حدودی مصونیت کسب کند.
طبق نتایج فرضیه دوم این پژوهش نتیجه می گیریم که شرکتها برای بهبود عملکردشان باید روشهایی را برای افزایش کارایی و اثربخشی فرایند تولید و افزایش نسبت گردش داراییها اتخاذ نمایند. همچنین این روشها باید متقابلاً در مورد کارکنان سازمان نیز مورد استفاده قرار گیرند. در این زمینه می توان استفاده از روشهای بهینه و مدرن تولیدی را برای ارتقا عملکرد شرکت پیشنهاد نمود. همچنین جهت بهبود فعالیت کارکنان شرکت می توان از برنامههای آموزشی موثر بهرهگیری کرد.
در مورد فرضیه فرعی شماره 3 در جهت کاهش ریسکهای گزارشگری باید موارد زیر را مورد توجه قرار دهیم؛
و در مورد آخرین فرضیه فرعی تحقیق، که بحث با اهمیت رعایت قوانین و مقررات می باشد، باید موارد زیر را جهت اطمینان سازی از اجرای قوانین و مقررات مورد توجه قرار دهیم؛
همانطور که مشاهده نمودیم عملکرد مطلوب یک سازمان در گرو کاهش ریسکهای همه جانبه ی سازمان است، پس موفقیت سازمان وابسته به کنترل و استفاده بهینه از این ریسکها می باشد. رعایت تمامی موارد پیشنهاد شده در مورد هر یک از ریسکها باعث می گردد که شرکت در برابر انواع ریسکهایی که موجب تهدید سازمان می گردد دارای مصونیت گردد و در نهایت ثبات رقابتی بیشتری خواهد داشت.
در پایان پژوهشگرانی که علاقه مند هستند در زمینه ERM مطالعات و تحقیقاتی داشته باشند، می توانند از پیشنهادات اینجانب استفاده نمایند؛
پی نوشت
Return Of Equity (ROE) |
2 |
Enterprise Risk Management (ERM) |
1 |
ERM Index |
4 |
www. codal. ir |
3 |
Operation Risk |
6 |
Strategy Risk |
5 |
Compliance Risk |
8 |
Reporting Risk |
7 |
auditor opinion |
10 |
material weakness |
9 |
|
|
restatement |
11 |