نویسندگان
1 استادیار دانشگاه علامه طباطبایی
2 استادیار دانشگاه علامه طباطبائی تهران
3 مربی دانشگاه خلیج فارس بوشهر
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
In two recent decades, researches focus has been turned from the relation between earnings and returns or stock price behavior towards earning quality, financial reporting quality and their effects on capital market. Besides, information asymmetry and its consequences are among the most vital issues to be dealt with in all the capital markets including Iranian Capital Market. Therefore, this paper, relying on the theoretical principles, attempts to examine the relation between earnings quality and information asymmetry in the firms listed in Tehran Stock Exchange as between 2004-2008.To examine the research hypotheses, different testing methods (Mann-Whitney Test, Sign Test, and Wilkakson test) have been applied. The findings of the study show that the difference between the information asymmetry of the companies with low earnings quality, on the one side, and the companies with high earnings quality, on the other side, is not significant. Also the levels of information asymmetry have increased in the period after the earnings announcement, as compared to the period before it. To examine the research hypotheses, different testing methods (Mann-Whitney Test, Sign Test, and Wilkakson test) have been applied. The findings of the study, finally, revealedthat the difference between the information asymmetry of the companies with low earnings quality, on the one side, and the companies with high earnings quality, on the other side, is not significant. The findings also showed that the levels of information asymmetry have ascended in the period after the earnings announcement, as compared to the period before it.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
اطلاعات حسابداری در بازارهای مالی به عنوان مبنایی برای تصمیمات تخصیص سرمایه مورد استفاده قرار میگیرد. در نتیجه، آثار و پیامدهای کیفیت اطلاعات حسابداری، مورد توجه سرمایهگذاران، مدیران، قانونگذاران و تدوینکنندگان استانداردها است. یکی از شروط رقابت کامل، شفافیت اطلاعاتی است و فقدان آن باعث پیدایش رانت میگردد. شفافیت اطلاعات موجب بهبود تقارن اطلاعات میشود. عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه، بر این موضوع تأکید دارد که گروهی از سرمایهگذاران، دارای اطلاعات بیشتری نسبت به دیگر سرمایهگذاران میباشند. از آنجا که سود همواره مورد توجه سرمایهگذاران است، بنابراین کیفیت سود از جمله عواملی است که میتواند بر میزان عدم تقارن اطلاعاتی تأثیر بگذارد. چنانچه حال اگر شرکتی اطلاعاتی با کیفیت پایین داشته باشد، سرمایهگذاران کماطلاع و کمتجربه از توانایی کمتری برای پیشبینی درآمدهای آتی شرکت برخوردار خواهد بود که چنین موضوعی یک مزیت مهم برای سرمایهگذاران مطلع و خبره محسوب میشود (باتاچاریا و ونکترامن، 2009).
با گسترش مالکیت در شرکتها، مالکان اداره شرکت را به مدیران تفویض میکنند. تفکیک مالکیت و کنترل، به دلیل تفاوت در اهداف و منافع مالکان و مدیران، موجب ایجاد تضاد منافع میان آنها میشود. بنابراین، مدیران به دلیل موقعیت خود به اطلاعات بیشتری دسترسی دارند، در حالی که مالکان از دسترسی به برخی اطلاعات محرومند. این امر در مورد گروههای مختلف سرمایهگذاران نیز مصداق دارد. این عدم تعادل در توزیع اطلاعات میان مالکان و نمایندگان آنها، عدم تقارن اطلاعات نامیده میشود. هرچه اطلاعات محرمانه بیشتر باشد، دامنهی تفاوت قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش سهام بین سرمایهگذاران افزایش مییابد و در نتیجه بازده سرمایهگذارانی که به این گونه اطلاعات دسترسی ندارند، کاهش مییابد (لیم، 2006). از این رو، ارزیابی کیفیت سود به استفادهکنندگان از صورتهای مالی درباره قطعیت سود جاری و پیشبینی سودهای آتی کمک میکند (دیلویت و تاچ، 2004).
از دیدگاه سرمایهگذاران، سود با کیفیت پائین ناخوشایند است، زیرا موجب تخصیص نابهینه منابع میشود. سود با کیفیت پائین نظیر سود متقلبانه از آن جهت که منابع را از پروژههای واقعی با بازده دست یافتنی و به پروژههای موهوم با بازده غیرواقعی و رویائی سوق میدهد، ناخوشایند است. سود با کیفیت بالا به لحاظ کاهش ریسک اطلاعات که با کاهش هزینه حقوق صاحبان سهام و افزایش حجم معاملات ارتباط دارد، موجب کاهش هزینه سرمایه میشود. (باتاچاریا و همکاران، 2003). زمانی که عموم مردم به فرایند گزارشگری مالی یا به اطلاعات مالی منتشر شده اطمینان نداشته باشند، از سرمایهگذاری منصرف میشوند و این امر به نوبه خود از گسترش بازار سرمایه جلوگیری میکند (ریکول، 2004). در نتیجه ارزیابی کیفیت سود، به لحاظ مفید بودن سود در تصمیمگیریهای مختلف توسط استفادهکنندگان متعدد، همواره از اهمیت فراوانی برخوردار بوده است (اکر و همکاران، 2002).
لامبرت و همکاران (2007)، مدلی پبشنهاد کردهاند که چگونگی تأثیرگذاری کیفیت سود بر هزینه سرمایه شرکت و ارتباط آن با عدم تقارن اطلاعاتی را در آن تشریح نمودهاند.
نمودار (1): نحوه ارتباط کیفیت سود با هزینه سرمایه
بر این اساس، صورتهای مالی، اطلاعاتی فراهم میآورد که عدم تقارن اطلاعاتی در بازار و به دنبال آن، هزینه نقدشوندگی و ریسک اطلاعات را کاهش میدهد در نهایت کاهش هزینه سرمایه را در پی دارد. کیفیت ضعیف اطلاعات موجب هدایت نادرست سرمایهگذاریها میشود که سرمایهگذاران منطقی آن را از طریق تنزیل جریانهای نقدی مورد انتظار شرکت با نرخ بازده مورد انتظار بالاتر، پیشبینی و در قیمت لحاظ میکنند.
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش با بررسی میزان عدم تقارن اطلاعاتی در دورههای قبل و بعد از اعلام سود واقعی و پیشبینی شده، به اهمیت و تأثیر اطلاعات حسابداری (اعلان سود واقعی و سود پیشبینی شده و محتوای اطلاعاتی آنها) بر تصمیمات سرمایهگذاران در بازار سرمایه پرداخته میشود.
پیشینه تحقیق
یافتههای لی و همکاران (1993)، کرینسلی و لی (1996)، مورس و اوشمن (1983)، وِنکاتش و چیانگ (1986)، اکر و همکاران (2002)، لوئیچیول (2004) نشان میدهد طی دورههای پیرامون اعلام سود، تفاوتهای قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش بیشتر میشود. کیل (1985) وایزلیواوهارا (1992) دریافتههای خود پی بردند هنگامی که عدم تقارن اطلاعاتی افزایش یابد، حجم مبادلات افزایش مییابد.
کیم و ورچیا (1994) چگونگی اثر گذاری عدم تقارن اطلاعاتی بر مبادلات افراد مطلع پیرامون زمان اعلان سود را بررسی کردند. آنها نشان دادند اعلان سود حجم معامله و عدم تقارن اطلاعاتی را افزایش میدهد.
نتایج مطالعات جاکوبسون و آکر (1993) و جیانگ و کیم (2000) نشانگر آن بود با افزایش سطح مالکیت نهادی و بین شرکتی عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران شرکت و سایر اشخاص مرتبط در بازار کاهش مییابد.
اَفلِک-گریوز و همکاران (2002) نشان داد شرکتهایی که سودهای با قابلیت پیشبینی کمتری بدارند، ازتفاوت بیشتری بین قیمت پیشنهادی خرید و فروش برخوردارند.
بهاتاچاریا و ونکترامن (2009)، در پژوهش خود با عنوان «کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی»، به بررسی این موضوع پرداختند که چگونه کیفیت سود، عدم تقارن اطلاعاتی میان شرکتکنندگان در بازار را تحت تأثیر قرار میدهد. محققین دریافتند یک پیامد مشخص و واضح کیفیت ضعیف سود، افزایش عدم تقارن اطلاعاتی در بازارهای مالی است. بعلاوه، طی دورههای زمانی پیرامون اعلام سود، کیفیت ضعیف سود، عدم تقارن اطلاعاتی را تشدید مینمود، که نشان میداد کیفیت ضعیف سود، زمینهای را برای رانت اطلاعاتی بالاتر برای معاملهگران مطلع، ماهر و خبره فراهم میکند.
لو (1988) دریافت وجود عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایهگذاران، میتواند به پیامدهای نامطلوب اجتماعی و فردی، نظیر مشارکت اندک سرمایهگذاران، هزینههای بالای مبادلات، بازارهای کم عمق و کاهش سودهای معاملات منجر شود.
احمد پور و عجم (1389) با بررسی رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و عدم تقارن اطلاعاتی دریافتند کیفیت اقلام تعهدی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، تأثیر معنیداری بر میزان عدم تقارن اطلاعاتی ندارد.
رحیمیان و همکاران (1388)، از طریق مقایسه سطح اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام بعد و قبل از اعلام نشان دادند سطح عدم تقارن اطلاعاتی پس از اعلام سود نسبت به قبل از اعلام سود بیشتر است.
وطنپرست (1384)، با بررسی نقش اطلاعات حسابداری در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران دریافت طی دوره مورد مطالعه، عدم تقارن اطلاعاتی بر حجم اطلاعات قیمت سهام اثر گذار است به گونه ای که در دوره ثبل از اعلان سود، حجم معاملات افزایش مییابد قیمت سهام دچار نوسان میشود.
نوروش و ابراهیمی کردلر (1384)، به بررسی نقش سرمایهگذاران نهادی در کاهش ناقرینگیِ اطلاعاتی در بورس تهران پرداختند. یافتههای این تحقیق نشان داد شرکتهای با درجه بالای مالکیت نهادی در مقایسه با شرکتهای با درجه پایینی از مالکیت نهادی، اطلاعات سودهای آتی به میزان بیشتری در قیمت سهام منعکس میشود.
عمارلو (1377)، به بررسی این فرضیه پرداخت که «انتشار اطلاعیههای سود پیشبینی شده دربردارنده محتوای اطلاعاتی مفید بوده و در تصمیمگیری استفادهکنندگان مؤثر است». نتایج تجزیه و تحلیلهای انجام شده نشانگر آن بود گزارشهای سود پیشبینی شده دارای محتوای اطلاعاتی نمیباشد و در نتیجه اطلاعاتی را به بازار سرمایه انتقال نمیدهد.
روش تحقیق
این تحقیق از نظر روش تحقیق در زمره تحقیقات توصیفی قرار میگیرد و از نظر مکان تحقیق، در زمره تحقیقات کتابخانهای قرار میگیرد. متغیرهای مستقل پژوهش و چگونگی محاسبه آنها به شرح زیر میباشند:
1-متغیرهای تحقیق
متغیر مستقل (کیفیت سود)
در این تحقیق برای سنجش کیفیت سود از مدل تعدیل یافته دیچو و دایچو (2002) استفاده شده است. مدل مذکور بر این بینش متکی است که اقلام تعهدی شامل برآورهای جریان نقدی است و این برآوردها، ممکن است در بر گیرنده اشتباهات اندازهگیری - خواه عمدی و خواه غیر عمدی- باشند. هر چه اشتباهات در اندازه گیری بیشتر باشد، سود کیفیت پایینتری خواهد داشت.
این مدل به شرح رابطه (1) میباشد (مک نیکولز، 2002).
(رابطه 1)
به طوری که:
= کل اقلام تعهدی جاری شرکت در سال
= جریان نقدی ناشی از عملیات
= تغییر در فروش خالص از سال تا سال
= ارزش ناخالص اموال، ماشین آلات و تجهیزات در سال
= جمع کل داراییهای شرکت در سال
بر اساس رابطه (2) محاسبه میشود.
(رابطه 2) |
که در آن:
= تغییر در داراییهای جاری
= تغییر در بدهیهای جاری
= تغییر در وجه نقد
= تغییر درحصه جاری بدهیهای غیر عملیاتی
رابطه (1) در سطح هر صنعت برآورد میشود. قدر مطلق باقی مانده این رابطه برای هر شرکت می باشد، به علت کوچک بودن در عدد 1000 ضرب شدهاند و معیار اصلی سنجش کیفیت سود م باشد. شرکتها بر اساس میانه قدر مطلق باقی مانده خطا رابطه (1) به دو گروه شرکتهای با کیفیت سود بالا و شرکتهای با کیفیت سود پایین تقسیم شدند.
متغیر وابسته (عدم تقارن اطلاعاتی)
در این تحقیق، عدم تقارن اطلاعاتی از طریق میزان تفاوت بین قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش اندازهگیری میشود. این تفاوت بر اساس مدل چیانگ و ونکاتش (1986) و به شرح رابطه (3) محاسبه میشود.
(رابطه 3)
به طوری که:
=SPREAD دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام
= (Ask Price) AP میانگین بهترین قیمتهای پیشنهادی فروش روزانه سهام طی10 روز معاملاتی
= (Bid Price) BP میانگین بهترین قیمتهای پیشنهادی خرید روزانه سهام طی10 روز معاملاتی
برای سنجش سود پیشبینی شده نیز از اولین پیشبینی سود برای سال مالی بعد استفاده میشود که معمولا در سه ماهه پایانی هر سال اعلام میگردد.
جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری، شامل تمام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. نمونه آماری نیز با لحاظ شرایط زیر تعیین شد:
1- جزو شرکتهای صنایع واسطهگری مالی، سرمایهگذاری، لیزینگ، شرکتهای بیمه، حمل و نقل و فعالیتهای ساختمانی نباشد (به دلیل ماهیت متفاوت و خاصِ فعالیت، و همچنین متفاوت بودن نحوه ارائه صورتهای مالی)؛
2- به دلیل همسانی و افزایش قابلیت مقایسه، پایان دوره مالی شرکت منتهی به 29 اسفند هر سال باشد؛
3- تا پایان سال 1380 دربورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشد و تا پایان دوره تحقیق از فهرست شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران حذف نگردیده باشد؛
4- طی سالهای 1381 تا پایان دوره تحقیق، توقف فعالیت نداشته و دوره مالی خود را در طی این مدت تغییر نداده باشد؛
5- اطلاعات مورد نیاز در این تحقیق، درباره شرکتها در دسترس باشد.
6- تعداد شرکتهای هر ضنعت بیشتر از 6 شرکت باشد. دوره زمانی پژوهش نیز سالهای 1382 الی 1388 میباشد.
با لحاظ شرایط بالا، تعداد 93 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شد.
فرضیههای تحقیق
فرضیههای زیر به ادبیات پژوهش تدوین شد:
فرضیه1: شرکتهای با کیفیت سود پایین، در مقایسه با شرکتهای با کیفیت سود بالا، عدم تقارن اطلاعاتی متفاوتی نسبت به سود واقعی دارند.
فرضیه2: شرکتهای با کیفیت سود پایین، در مقایسه با شرکتهای با کیفیت سود بالا، عدم تقارن اطلاعاتی متفاوتی نسبت به سود پیشبینی شده دارند.
فرضیه3: عدم تقارن اطلاعاتی در دوره پس از اعلام سود واقعی در مقایسه با دوره قبل از اعلام سود واقعی متفاوت است.
فرضیه4: عدم تقارن اطلاعاتی در دوره پس از اعلام سود پیشبینی شده در مقایسه با دوره قبل از اعلام سود پیشبینی شده متفاوت است.
یافتههای پژوهش
نتایج آزمون فرضیههای اول و دوم:
بر اساس آزمون نرمالیتیِ انجام شده، توزیع دادههای عدم تقارن اطلاعاتی غیرنرمال بود. از این رو، برای آزمون فرضیههای تحقیق از آزمونهای ناپارامتری استفاده شد. به این منظور جهت آزمون فرضیههای اول و دوم، آزمون من– ویتنی (آزمون U) انجام شد. نتایج این آزمون در نگاره (1) نشان داده شده است؛ با توجه به سطح معنی داری آزمون، فرض صفر در سطح اطمینان 95 درصد پذیرفته میشود. این بدان معنی است که عدم تقارن اطلاعاتی شرکتهای با کیفیت سود پایین و شرکتهای با کیفیت سود بالا، در هر یک از دورههای قبل از اعلام، بعد از اعلام و پیرامون اعلام سود واقعی و پیشبینی شده، دارای تفاوت معنیدار نیستند.
نگاره (1): نتایج آزمون فرضیههای اول و دوم
فرضیه آماری |
تعداد نمونه |
سطح آزمون |
Sig |
نتیجه |
فرضیه اول در دوره زمانی قبل از اعلام سود |
558 |
05/0 |
178/0 |
رد فرضیه |
فرضیه اول در دوره زمانی بعداز اعلام سود |
558 |
05/0 |
562/0 |
رد فرضیه |
فرضیه اول در دوره پیرامونی اعلام سود |
558 |
05/0 |
138/0 |
رد فرضیه |
فرضیه دوم در دوره زمانی قبل از اعلام سود |
558 |
05/0 |
549/0 |
رد فرضیه |
فرضیه دوم در دوره زمانی بعداز اعلام سود |
558 |
05/0 |
837/0 |
رد فرضیه |
فرضیه دوم در دوره پیرامونی اعلام سود |
558 |
05/0 |
657/0 |
رد فرضیه |
نتایج آزمون فرضیههای سوم و چهارم:
به علت غیر نرمال بودن توزیع متغیر وابسته، برای مقایسه میانگین دو جامعه وابسته (در این پژوهش، عدم تقارن اطلاعاتی قبل و عدم تقارن اطلاعاتی بعد از اعلام سود) از آزمون ویلکاکسون استفاده شد.
این آزمون علاوه بر تعیین معنیداری تفاوت یا عدم تفاوت میزان عدم تقارن اطلاعاتی در دو زمان قبل و بعد از اعلام سود، مشخص مینماید میزان عدم تقارن اطلاعاتی در کدام زمان بیشتر و در کدام زمان کمتر است.
نتایج این آزمون در نگاره (2) ارائه شده است، با توجه به سطح معنی داری آماره آزمون، فرض صفر در سطح اطمینان 95 درصد رد میشود؛ این بدان معنی است در شرکتهای با کیفیت سود بالا، هم در شرکتهای با کیفیت سود پایین و همچنین در کل شرکتهای نمونه، بین عدم تقارن اطلاعاتی قبل و بعد از اعلام سود واقعی و پیشبینی شده تفاوت معنیداری وجود دارد. به علاوه از آنجا که در هر یک از حالات، تعداد رتبههای مثبت از تعداد رتبههای منفی بیشتر است، میزان عدم تقارن اطلاعاتی بعد از اعلام سود واقعی (پیشبینی شده)، بیشتر از میزان عدم تقارن اطلاعاتی قبل از اعلام سود واقعی (پیشبینی شده) است.
نگاره (2): نتایج آزمون فرضیههای سوم و چهارم
فرضیه |
متغیرهای جفتی |
وضعیت مشاهدهها |
تعداد |
میانگین رتبه |
جمع رتبهها |
آماره Z (علامت زوج- نمونهای) |
آماره Z (ویلکاکسون) |
Sig |
فرضیه سوم برای شرکتهای با کیفیت سود بالا |
دوره قبل- دوره بعد |
رتبههای منفی |
102 |
31/134 |
13700 |
326/4- |
160/4- |
000/0 |
رتبههای مثبت |
175 |
73/141 |
24803 |
|||||
رتبههای مساوی |
11 |
|
|
|||||
فرضیه سوم برای شرکتهای با کیفیت سود پایین |
دوره قبل- دوره بعد |
رتبههای منفی |
109 |
54/129 |
14120 |
699/3- |
174/4- |
000/0 |
رتبههای مثبت |
172 |
26/148 |
25501 |
|||||
رتبههای مساوی |
7 |
|
|
|||||
فرضیه سوم برای کل شرکتهای نمونه |
دوره قبل- دوره بعد |
رتبههای منفی |
211 |
263 |
55492 |
715/5- |
902/5- |
000/0 |
رتبههای مثبت |
347 |
54/289 |
100469 |
|||||
رتبههای مساوی |
18 |
|
|
|||||
فرضیه چهارم برای شرکتهای با کیفیت سود بالا |
دوره قبل- دوره بعد |
رتبههای منفی |
98 |
75/118 |
5/11637 |
652/4- |
484/5- |
000/0 |
رتبههای مثبت |
176 |
94/147 |
5/26037 |
|||||
رتبههای مساوی |
14 |
|
|
|||||
فرضیه چهارم برای شرکتهای با کیفیت سود پایین |
دوره قبل- دوره بعد |
رتبههای منفی |
113 |
33/131 |
5/14840 |
167/3- |
561/3- |
000/0 |
رتبههای مثبت |
167 |
70/146 |
5/24499 |
|||||
رتبههای مساوی |
8 |
|
|
|||||
فرضیه چهارم برای کل شرکتهای نمونه |
دوره قبل- دوره بعد |
رتبههای منفی |
211 |
84/249 |
52716 |
466/5- |
407/6- |
000/0 |
رتبههای مثبت |
343 |
52/294 |
101019 |
|||||
رتبههای مساوی |
22 |
|
|
نتیجه گیری
نتایج تحقیق نشان میدهد بین عدم تقارن اطلاعاتی شرکتهای با کیفیت سود بالا در مقایسه با شرکتهای با کیفیت سود پایین، در سه دوره قبل از اعلام، بعد از اعلام و دوره پیرامونی اعلام سود واقعی و پیشبینی شده تفاوت معنیداری وجود ندارد. این یافته با نتایج تحقیق باتاچاریا و ونکترامن (2009)، بوتوسان و پلاملی (2002)، بوتوسان (1997)، لانگ و لاندهولم (1996) و ولکر (1995) مغایر است.
از جمله دلائل احتمالی این عدم مطابقتها به شرح زیراست:
- بورس اوراق بهادار کشور از نظر کارآئی در زمینه انعکاس اطلاعات، غیرکارا میباشد. یکی از دلائل این کارآئی پایین، کم عمق بودن بورس اوراق بهادار تهران به دلیل عدم حضور چشمگیر سرمایهگذاران، عدم وجود شرکتهای پذیرفته شده کافی است.
- بسیاری از سرمایهگذاران با مسائل مالی نا آشنا هستند و تعداد تحلیلگران مالی و متخصصینی که بتوانند عملکرد شرکتها را براساس یک روش علمی پیشبینی کنند، کم است. این موضوع موجب شده است اکثر سرمایهگذاران براساس اطلاعات محرمانه، شنیدهها، شایعهها و توصیههای دیگران و با اتکا بر انگیزههای سفته بازانه اقدام به سرمایهگذاری کنند و در تحلیلهای خود متغیرهای بنیادی را بر اساس قاعده ثبات عملکردی مورد توجه قرار دهند. لذا اطلاعات تاریخی منعکس در صورتهای مالی که براساس آن ویژگی سود شرکتها قابل ارزیابی است، کمتر مورد توجه سرمایهگذارانقرار میگیرد (بولو، 1386-رسائیان و حسینی، 1387)
- غیرنهادی بودن ساختار مالکیت شرکتهای ایرانی (فاقد سرمایهگذاران حرفهای)، تعداد کم شرکتهای سرمایهگذاری، و اندازه کوچک این شرکتها خود مشکل ساز است. (نوروش و ابراهیمی کردلر، 1384)
نتایج آزمون فرضیههای سوم و چهارم تحقیق حاضر، حاکی از آن است عدم تقارن اطلاعاتی در دوره پس از اعلام سوددر مقایسه با دوره قبل از اعلام سود افزایش یافته است. این یافته تحقیق با برخی از تحقیقات صورت گرفته مانند مورس و اوشمن (1983)، وِنکاتش و چیانگ (1986). پاتل و همکاران (1984) لی و همکاران (1993) سازگار است.